طی روزهای هفتم و هشتم اردیبهشت ماه، گروهی که شازده رضا پهلوی رهبریت ان را به عهده داشت تحت عنوان «مجمع مؤسس شورای ملی ایران»، جلساتی را درپاریس برگزار کرد تا تشکیل یک الترناتیو جمهوری اخوندی را پایه گزاری کند.
طبق اطلاعات مطرح شده در وبسایت و صفحه فیس بوک این مجمع، از طریق رای گیری اینترنتی (فیس بوکی) اسامی 500 نفر را به عنوان نامزد در معرض رای گیری گذاشته که در نتیجه به گفته این وبسایت “نزدیک به بیست هزار رای” برای انتخاب رهبری و حتما دیگر اعضای این شورا داده شده. در این میان رضا پهلوی، فرزند شاه سابق ایران بیشترین آرا را به خود اختصاص داده است و وی به عنوان سخنگوی این مجمع معرفی انتخاب شده است.
حتما حال باید به شازده رضا برای این پیروزی بزگ تبریک گفت.
رضا پهلوی در این نشست که بر اساس اطلاعات “فیس بوکی” تحت تدابیر شدید امنیتی برگزار شده، اعلام داشت که «هدف محوری این نهاد ارائه بدیلی دموکرتیک، فرا حزبی و فرا جناحی در مقابل جمهوری اسلامی است». وی مدت زمان عملکرد این شورا را تا ایجاد فضائی برای یک انتخابات ازاد اعلام و کرد و گفت: «زمانی که شرایط برگزاری یک انتخابات ازاد فراهم شد وظیفه بنیادی و کلیدی این شورا خاتمه میابد».
وی همچنین گفت که مردم نوع حک.ومت اینده در ایران را انتخاب خواهند کرد.
شازده رضا پهلوی نیز در این نشست تاکید کرده است که «تمام تلاش خود را برای جلب توجه جامعه بين المللی به مبارزه آزادی خواهی در ايران و برای تحقق شرايطی که بتوان در آن انتخابات کاملا آزاد برگذار کرد، به کار خواهد گرفت. .»
رضا پيرزاده هم که خود را مدير “کنگره دموکراسی خواهان سبز ايران” میخواند و پس از رضا پهلوی به عنوان نفر دوم در انتخابات این شورا “انتخاب” شد نیز گفته بود، اين تشکل که از يک روی کار آمدن «دموکراسی سکولار» در ايران حمايت می کند در پاريس مستقر بوده و از پايتخت فرانسه فعاليت هايش را پی گيری می کند..
پيرزاده گفته بود، «نظر ما اين است که يک آشتی ملی واقعی، شبيه آنچه نلسون ماندلا انجام داد، در کشور برقرار شود.» وی در ادامه می افزايد، «راه حل ايران نه از طريق زور قابل حصول است و نه از طريق انتقام، که در غير اين صورت ممکن است ضربه وحشتناکی به ايران و کُل منطقه وارد شود.»
وی تأکيد کرده بود که شورای پيشنهادی بايد نخست مشروعيت خود را از گروه های داخل کشور کسب کند: «ما در حال بنا نهادن پايه و اساس کار و تعامل با اين اشخاص برای ارائه منشور سياسی مورد نياز [اين شورا] هستيم و نظر آنهاست که بيش و پيش از هر چيزی اهميت دارد. برای اين مقصود بسيار ضروری است که آنچه از ايران بيرون می آيد را دنبال کنيم.»
رضا پيرزاده با اشاره به وضعيت اقتصادی کشور زير فشار تحريم ها گفته بود، «اين تحريم ها واقعاً به رژيم ضربه زده و البته بر روی مردم هم تأثير داشته اند، اطمينان عمومی به پول ملی از بين رفته و همين امر موجب تضعيف مردم شده است. اما [افزون بر اين، تحريم ها] رژيم را نيز به حالت فلج در می آورد.»
در صفحه فیس بوک این گروه اعلام شده که جلسه با تدابیر شدید امنیتی برگزار شده اما جزییات بیشتری در مورد آن منتشر نشده است
برگزار کنندگان هم البته اعلام داشتند که شرکت کنندگان با هزینه شخصی خود در این جلسه شرکت کرده اند.
البته پوشیده نیست که وجود نیروهای سازمانیافته، با ایدئولوژیها و برنامه های کاری متنوع در مقام اپوزسیون، به تحولات اتی ایران سرعت خواهد بخشید، و همچنین در صحنه رقابت سبب ارتقای همه نیروهای دموکراتیک و سرنگون طلب خواهد شد. در این راستا البته رقابتی سازنده مورد نظر است. طبیعتا مردم ایران در اینده، و زمانی که فضای یک انتخاب دموکراتیک فراهم شود، به نیروهائی رای خواهند داد که بار مبارزاتی را تا کنون به دوش کشیده اند و بهای انرا نیز گزاف پرداخته اند.
حال اگر این «شورای ملی ایران» که پس از سی سال مبارزه بی امان مردم علیه جمهوری اسلامی در حال شکل گرفتن است میتواند پاسخگوی بخشی از خواسته های مردم البته به طور واقعی باشند، بسا باعث خوشبختی است. اما انچنان که از سوابق این جماعت بر میاید این بوی کباب است که انها را به دور منقل اتش جمع کرده. حال که رژیم منفور وجنایت پیشه اخوندی در سراشیب سقوط قرار گرفته این گروه نیز ضرورت مانوری را احساس کرده است.
اگر صحبت ازمبارزه برای ازادی و دمکراس مردم ایران است،این گروه قبل از هر چیز میبایست موضع خود در قبال دیکتاتوری و غارت اموال مردم در دو نظام را روشن ویک شناسنامه روشنی نیز از خود و گروهای درونمرزی و برون مرزی مورد تاکیدشان ارائه می داد. اما از قرائن موجود بر می اید که این الترناتیو در حال شکل گیری نشان از “هر دو دارد” (شیخ و شاه).
و البته روش پیشبری سیاست این گروه ب اتاکید بر”عدم خشونت” خود نیز سوال برانگیز است. اگر چه ما هم امیدواریم که ایجاد شرایط یک “انتخاب ازاد” بدون اعمال هیچ خشونتی بوجود اید، اما سوال اینجاست که ایا رژیم ددمنش خمینی حاضر خواهد بود صحنه را بدون کشتار مردم ترک کند؟ اگر نه، چه باید کرد؟