بعد از مرگ پدر الله طالقانی مردم درکوچه و خیابان شعار میدادند: بهشتی ، بهشتی، طالقانی را تو کشتی
وحیده طالقانی ماجرای فوت آیتالله طالقانی را همچنان مبهم دانست و گفت: شبی که آقا فوت کرد محافظشان در منزل نبود، نه مادرم و نه محافظ، هیچکدام نبودند. بعد از یک ساعت از رفتن نمایندگان شوروی حال آقا بد میشود. اطرافیان آقا همه انسانهای دلسوخته و زجرکشیده بودند که نمیشود به اینها شک کرد، ولی برخی معتقدند کار همان عوامل شوروی (روسیه کنونی) بود.
– زمانی که پسرهای آقا توسط آن کمیته خودساخته دستگیر شدند، خلیل رضایی (پدر رضاییها) خانهاش را در اختیار آقا گذاشت که در خیابان طالقانی هم واقع است و یادم هست آقا در اتاق حرکت میکرد و لا اله الّا اللّه میگفت، فکر میکرد ساواکیها بچهها را دستگیر کردهاند تا با زندانیان سلطنتطلب مبادله کنند. بعد که ماجرا فاش شد، اعضای آن کمیته درخواست عذرخواهی کردند.
– شبی هم که آقا فوت کرد محافظشان در منزل نبود، نه مادرم و نه محافظ، هیچکدام نبودند. برقهای خانه خاموش شده بود، تلفن هم قطع بود و فقط خانم پایینی یک چراغ نفتی برایشان میآورد. بعد از نیم ساعت الی یک ساعت از رفتن نمایندگان شوروی حال آقا بد میشود. اطرافیان آقا همه انسانهای دلسوخته و زجرکشیده بودند مانند آقای چهپور، شبستری و… که نمیشود به اینها شک کرد ولی برخی معتقدند کار همان عوامل شوروی (روسیه کنونی) بود.
– اخیراً هم سنگ قبر آقا را عوض کردند و نوشتند “بهعارضه سکته قلبی درگذشت”، و نمیدانیم چهکسی این جمله را اضافه کرد. تسنیم