پس از ماه ها حدس و گمان درباره احتمال انتصاب ابراهیم رئیسی، از اعضای “کمیته مرگ خمینی” در قتل عام زندانیان سیاسی در سال 67، که در حال حاضر به عنوان “متولی آستان قدس رضوی”، از بزرگترین بنگاههای اقتصادی خاورمیانه، مشغول انجام وظفیه چپاول بیتالمال است، به ریاست قوه قضاییه خامنهای، اکنون تایید شده که وی از اسفند ماه به ماموریت آدمکشی دیرین خود کماکان در نقش جدید ادامه خواهد داد.
این انتصاب به خوبی و به طور آشکار از نیاز رژیم سرکوبگر به یکدست شدن و جمع وجور کردن اُمور خود حکایت میکند. رهبر رژیم با این انتصاب قصد دارد از یک سو کوزه ترک برداشته خود و رژیمش را مَرَمَّت کند و از سوی دیگر در جهت بستن فضای تنفسی قیام ریشه کن، که هر روز گسترده تر میشود، اقدام کند تا شاید چاره ای باشد تا چند صباحی بیشتر به حکومت سراپا ننگ خود ادامه دهد.
در تابستان ۹۵، که خانم مریم رجوی کمپین جنبش دادخواهی قتلعام شدگان ۶۷ را اعلام کرد این جنبش آنچنان به سرعت راه خود را در افکار عمومی و فضای رسانهای گشود که دو کاندیدای اصلی نظام، حسن روحانی و ابراهیم رئیسی نیز بر سر همان قتلعام، قطببندی کردند.
روحانی کلیددار، که اکنون کلیدش در قعر سیاهچالهای رژیم گم شده است، در نزاع درونی جناحهای هار و آدمخوار رژیم برای تصاحب کرسی ریاست جمهوری ولایت فقیه، در مورد رئیسی گفته بود: مردم در اردیبهشت۹۶ « اعلام میکنند آنهایی که در طول ۳۸ سال فقط اعدام و زندان بلد بودند، را قبول ندارند». و در ادامه میگوید: « ما آنهایی که پشت میز نشستهاند و حکم صادر کردهاند، نمیخواهیم.» (ایلنا)
اما اکنون چه شده که همان فردی که از پشت میز احکام اعدام را صادر میکرد به مقام قاضی القضات رژیم منتصب میشود؟ بدون شک شرایطی است که قیام مردم ایران در پی گذشت بیش از یک سال به آنها تحمیل کرده است.
اگر چه رئیسی بهعنوان یک قاتل میتواند پیام امپراطوری وحشت را پژواک کند، اما این بار شرایط با گذشته بسیار متفاوت است و پارامترها و مشخصه آن به کلی فرق میکند. امروز رژیم پس مانده خمینی درحلقه محاصره قیام داخلی و تنگ شدن حلقه محاصره خارجی نفس نفس میزند و بَند از بَندش در مسیر گسستن است. شیرازهی این رژیم مادون تاریخ در حال فروپاشی است و راه نجاتی برای آن تصور نیست.
انتصاب ابراهیم رئیسی، عضو ‘کمیسیون مرگ’ که حکم اعدام هزاران زندانی در سال ۱۹۸۸ در ایران را صادر کرد، به عنوان رئیس قوه قضاییه، رد همه ادعاهای مزدوران و قمه زنان رژیم چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور است که سالهای سال تحت عناوین مختلف از سوی رژیم ماموریت یافته بودند تا با شیطان سازی مقاومت چهرهء دیگری از رژیم مادون تاریخی آخوندی جلوه دهند و با ادا و اطفارهای دموکرات مابانه حقوق و کرامت انسانی را به لجنهای خود آلوده کنند و اصلاح رژیم را وعده دهند.
آری، انتصاب رئیسی به عنوان قاضی القضات رژیم “پاداشی برای جانیان و تمام کسانی است که در جنایت علیه بشریت دست داشته اند”.
انتصاب رئیسی به عنوان قاضی القضات راه رژیم به سوی گور تاریخی شان را هموار میکنند. خون شهدا که عاشق ترین زندگان بودند در نزاع درونی قاتلان جاری تر خواهد شد و بنیان ستمکاران را از ریشه خواهد کند.
چه بسا که دولتهای غربی هم با این انتصاب رشته پنبه شدن سیاست مماشات با این قاتلین و جانیان را برای همشیه به باد رها بسپارند و در جهت قراردادن رژیم تروریستی و انسان کش در مقابل عدالت کوشش کنند. در غیر این صورت، بدون تردید، ادامه مماشات و پذیرش قاتلی که در فهرست تحریمهای حقوق بشر اتحادیه اروپا قرار دارد لکه ننگی بر دامن مدعیان حقوق بشر خواهد بود.
مردم ایران “آینده ای بدون این رژیم کهنه و پوسیده را در انتظار دارند, ما توصیه میکنیم که غرب در کنار مردم ایران قرار بگیرد.
مجتبی قطبی
13 اسفند 1397