کسانی که باز به دام شازده افتادند ندانستند که آلت دست در چه بازی شومی علیه خودشان و ملت ایران شده اند.
تنها وظیفهای که از جانب بارگاه سید علی به ملیجک شازده سید واگذار شده است ، جاسوسی و تخریب اپوزوسیون است.
شازده زمانی به عنوان رهبر و نماینده که در زمان عمل تبدیل به شهروند عادی میشود ،در همه جا حضور دارد و سرک میکشد تا ببیند به چه طریق میتواند در تشکیلاتی که پتانسیل مبارزه علیه نظام را دارند نفوذ کرده یا با دزدیدن آن طرح و اجرای آن به مفتضحانهترین شکل مبارزان را نقره داغ کند که دگر دور مبارزه نگردند.
بی جهت نیست که درباره نوع حکومت با تزویر بسیار برخورد کرده و خود را هم پادشاه آینده هم رئیس جمهور آینده ایران میداند تا در همه جناحها قدرت مانور تخریبی داشته باشد و از همه پتانسیلهای موجود در میدان سؤ استفاده نموده و ضربات مرگبار بر آن حرکت وارد آرد تا بتواند در همه جنبشها چه از جانب جمهوری خواهان چه از جانب سلطنت طلبان حضور پیدا کرده ابتکار عمل را به دست گرفته و به بیراهه ناکجا آباد بکشاند و سرانجام نیمه کاره رها کرده پنهان شود.
مقارن با تلاش مبارزان برای محکوم کردن نظام و سید علی در تریبونال لندن به جرم جنایت علیه بشریت ، شازده هم چون نتوند در آنان نفوذ کرده آنرا به انحراف کشند خود به شکلی موازی حرکت دیگری را به عنوان بدل آغاز میکنند تا هم حرکت آنان را زیر سایه خود قرار دهد و هم با شکایت نامه کذب ، دامن آلوده سید علی را تطهیر کند.
همزمان با درخواست احمد شهید از ایرانیان زجر کشیده برای ارسال شکایت به دفتر سازمان ملل ، شازده باز حرکت موازی برای تخریب آن آغاز کرده و از همه درخواست میکند که برای به محاکمه کشاندن سید علی و نظام مدارک خود را به دفتر شازده ارسال کنند تا از این راه قسمتی از آنان به جای ارسال به دفتر احد شهید به دفتر شازده ارسال شود و از بار شکایت کم شده و مخالفان نظام هم شنسایی شوند در گفتگوی مفصلی که با دفتر احمد شهید داشتم روشن شد که آنان نیز به این طرفند شازده وقف هستند و هیچ شکایتی از آن ۶۰۰۰ شکایت دریافتی شازده هم به احمد شهید ارسال نشد و در هیچ کجا هم مورد استفاده قرار نگرفت به جز در بایگانی وزارت اطلاعات نظام.
با شنیدن حرکت زندانیان سیاسی برای اقدام علیه نظام در اروپا با جمعی از عوامل نظام به نام زندانیان سیاسی عازم پارلمان اروپا شدند تا آن حرکت را هم تخریب کنند که این طرح توسط سازمان امنیت آلمان افشا و از حضور آنان ممانعت به عمل آمد.
با شنیدن نام شورا ملی از جانب جریانها و افراد گوناگون ،چیزی که تشیکل آن میتوانست برای نظام چالش بزرگی باشد ،شازده سید باز از جانب سید علی مامور دزدیدن آن طرح و تخریب آن شدند.
باید توجه کرد که این طرح شورا اندکی پس از جنبش سبز و زمانی که هنوز تنور مبارزت داغ بود مطرح شد و شازده با به دست گرفتن ابتکار عمل و دزدیدن آن طرح شروع به خرابکاری کرده و نزدیک به ۲ سال با وقت کشی آنرا به این طرف و آن طرف کشانده ،عوامل اصلی را حذف و نیروهای کارامد را تصفیه و سپس با دستچین کردن بله قربان گویها شورا را به دست ۲ نادان جاهل سپردند تا با اجرا به بدترین شکل آن اپوزوسیون و ملت ایران تحقیر شوند و یکی از امیدهای اصلی مبارزه هم از بین برود.
آن روند با آن آشفتگی و بی نظمی ، ندانم کاری و به شکلی باور نکردنی احمقانه به شکلی عمدی از طرف شازده و نازیلا گلستان و پیر زاده پیش رفت تا ضربه مهلک بر اپوزوسیون ایران زده شود و همه آنان با هدایت و کارگردانی عوامل اطلاعاتی نظام .
اما ملت هشیار ایران در این دام نیفتنند و در این مضحکه فقط خود کاندیداها شرکت داشتند و حتی یک رای از طرف مردم به این شورا داده نشد مانند آرایشگرهای بیکار سر یکدیگر را تراشیدند.
شازده از لحاظ سیاسی دیگر مرد هست ، کسی که به عنوان پسر کوچولو و ولیعهد کوچولو هنوز میتواند چند صد لایک جمع کند همان افراد برای کار سیاسی او را به صنار هم نمیخرند.
شازده در طول این سالیان دراز نه تنها طرحهای دیگران را دزدیده بلکه حتی شعارها و حرفهای دیگران را هم به سرقت میبرده و آنچه در بیانیههای کیلویی خود و یا در مصاحبههای آبکی خود عنوان میکند در حقیقت تکرار حرف دیگران است و ما تا به حال هیچ چیزی از خود شازده نشنیندیم که تازگی داشته باشد و آنرا قبلا از زبان دیگران نشینده بوده باشیم.
فقط جای خوشحالی از آن جهت است که رضا پهلوی از این خفت و شکست که بی عرضگی و بی لیاقتی ، بی کفایتی ، ندانم کاری و نمایش حماقت خود را به بهترین شکل نشان داد کمر راست نتوان کرد و راه اکنون برای “سوار” واقعی باز شده است.
اما بزرگترین مشکل سوار پس از فریب کاریهای شازده و افرادی نظیر او ، اثبات صداقت خود و جلب اعتماد مردم ایران خواهد بود ، چرا که یکی دیگر از عوارض منفی این ریا کاریها ، سلب اعتماد ملت ایران و کشورهای دیگر از هر مدعی دیگر بر اندازی نیز خواهد بود و قصد نظام هم با بزرگ کردن شازده و به میدان اوردن و بزک کردن او همین بوده است.
سوار خواهد آمد