غوزک پلاتینی – در مردگانِ خویش نظر می‌بندیم…

jenayatدر مردگانِ خویش
نظر می‌بندیم
با طرحِ خنده‌یی،
و نوبتِ خود را انتظار می‌کشیم
بی‌هیچ
خنده‌یی!
(احمد شاملو، ابراهیم در آتش، شبانه)
وقتی این عکس را دیدم تمام تنم لرزید. قرن بیست و یکم و این همه جنایت، این همه وحشیگری در کشوری که ده سال پیش وقتی آمریکا اشغالش کرد وعده داده بود کشوری نمونه‌ دموکراسی آزادی در منطقه بسازد! بیش از یک میلیون کشته و حالا این هم از دموکراسی و حقوق بشرشان…
بعد از دیدن این عکس استاتوسی در صفحه‌ فیسوبکم نوشتم:

دورویی رو می‌شود، دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. کسانی که ضدجنگ هستند، کسانی که مدافع حقوق بشر هستند، کسانی که نگران حمله‌ی آمریکا به سوریه هستند… اما در مقابل جنایت وحشت‌ناکی که امروز در عراق اتفاق افتاد و تعدادی از پناه‌جویان بی‌پناه ایرانی، دست‌بسته، روی تخت بهداری با شلیک مستقیم گلوله به سرشان به قتل رسیدند، سکوت می‌کنند یا حتا برعکس نمک به زخم می‌پاشند و شایعه‌پراکنی می‌کنند و با تحلیل‌های عمرو عاصی قربانیان را مسئول می‌دانند… دست خود رو می‌کنند. معلوم می‌شود اشکی که برای کودکان غزه و رنج‌برنده‌گان تحریم در ایران یا نگرانی‌شان برای حمله‌ی نظامی به سوریه یا ایران می‌ریزند دروغ است. کسی که دل برای انسانیت می‌سوزاند انسان برای‌اش مهم است نه عقیده یا هر گونه تفکیک دیگری.داشتن معیار ثابت نشان بلوغ و رشد یافته‌گی ست. انسان‌هایی که بنی‌آدم‌اند و اعضای یک‌دیگر امروز در مقابل این قتل عام فجیع سکوت نمی‌کنند و قاطعانه و بدون هیچ اما و اگر آن را محکوم می‌کند.(بی‌شک دوستانی که در ایران زنده‌گی می‌کنند و امکان محکوم کردند را ندارند مخاطب من نیستند اما دست‌کم می‌توانند یک‌روز از گذاشتن جوک و عکس گربه و… خودداری کنند.)

انتظار نداشتم اینقدر مورد توجه دوستان قرار بگیرد. متاسفانه برای ما عادت شده است که دیگران را بکشند و ما سکوت کنیم تا نوبت خودمان برسد و ما کشته شویم در سکوت دیگران. اگر در وجود ما نهادینه می‌شد که با جنایت مخالفت کنیم، با اعدام، با کشتن انسان‌ها دست‌کم بدون محاکمه، با کشتن انسان‌های غیرمسلح و بی‌دفاع اصلا بدون آن که فکر کنیم قاتل کیست و مقتول چه کسی نفس جنایت را محکوم کنیم جهان جای بهتری برای زنده‌گی می‌شد.
کشتار مجاهدین دردناک و غیرانسانی است باید هر چه سریع‌تر گروه حقیقت‌یاب زیر نظر سازمان ملل تشکیل شود و عاملین این جنایت شناسایی شوند. این خواست محوری و حداقلی همه‌ی انسان‌های آزادی‌خواهی باید باشد که به عدالت و انسانیت فکر می‌کنند.