روزنامه ایران: علی یونسی وزیر اطلاعات دولت اصلاحات و دستیار ویژه روحانی
یش از ۲۲ بهمن، همه جریانهای سیاسی، اعم از چپ و راست و ملیگرا و اسلامی با یکدیگر همکاری میکردند.
هرچند صدا و سیما در فیلمهای مربوط به انقلاب، این وحدت را نمایش نمیدهد، اما واقعیت این است که سالهای ۵۶ و ۵۷ تجلی ظهور همه مردم و همه جریانهای سیاسی بوده است،
البته قبل از انقلاب هم برخی افراد یا جریانها یکدیگر را تحمل نمیکردند. به عنوان مثال در سال ۵۴ فتوای نجس بودن کمونیستها در زندان صادر شد
شخصیتهایی مانند آیتالله طالقانی توانستند مسأله را به نحوی خوب مدیریت کنند.
این واقعیت تلخی بود که کمونیستها در آن شرایط مبارزه و در زندان، از نظر مذهبیها نجس بودند،
به همین دلیل اندکی بعد از سال ۵۸ برخی گروههای سیاسی مبارز پیش از انقلاب و برخی گروههای خودسر دست به اسلحه بردند.
صرفنظر از حذف گروههای چپ، یا جریان سیاسی و افراطی سازمان مجاهدین خلق و همچنین، بنی صدر، مسأله این است که بعد از سال ۶۶ کسانی با هم دچار اختلاف شدند که از یک پیکر واحد و همپیمان بودند.
با اتخاذ استراتژی حذف صددرصدی مخالفان خود، حتی مخالفان غیرمسلح، تصوراین بود که مشکل حل شده است، درحالی که حذف جریانهای سیاسی با مشی مبارزه مدنی، نه ممکن است و نه به مصلحت؛
آقای سپنتا نیکنام در شهری رأی آورده است که مردم آن بشدت مذهبی هستند. اتفاقاً پیام رأی مردم یزد که هیچ برچسب فرقهای و قومی به آن نمیچسبد این است که ما به هر ایرانی که سالم و متخصص باشد و بخواهد خدمت کند، رأی میدهیم.
رویکرد فعلی در رد صلاحیتها اشتباه است. باید بپذیریم که مردم ما مذهبی هستند و همیشه هم مذهبی میمانند و حتی در مقابل غیرمذهبیهای سالم، همیشه مذهبیهای صالح را ترجیح میدهند. بنابراین، مردم خودشان بهترین انتخاب کننده و بهترین ردصلاحیت کننده هستند و
بعد از ناآرامیهای اخیر، اغلب جریانهای سیاسی اعم از اصلاحطلب و اصولگرا به این فکر افتادهاند که باید کاری کرد. اتفاقاً اصولگرایان بیشتر نگران شدهاند، زیرا از نظر خود، احساس خطر جدی کردند.
هرچه باشد، قابل توجیه نیست. مثلاً انتظار این بود که دست کم یک اهل سنت به عنوان مشاور اهل سنت در کنار رئیس جمهوری محترم قرار بگیرد. این پیشنهاد من بود که البته هنوز هم از تحقق آن، مأیوس نشدم.