در آستانه فرا رسیدن 16 آذر روز دانشجو
بیش از 60 سال از روزی که سه دانشجوی قهرمانِ دانشکده فنی مصطفی بزرگ نیا ؛ احمد قند چی و مهدی ــ آذر ــ شریعت رضوی در 16 آذر 1332 ؛ سینه سپر کردند و در برابر رگبار مسلسل های مهاجمان دیکتاتوریِ حکومت کودتا در خون خود غلتیدند و مرحله ای نوین در تاریخ مبارزات ملت ایران گشودند ؛ میگذرد . خروش اعتراضات و مقاومت دانشجویان آزاده و دلیر کشورمان سه ماه بعد از کودتای ننگین و استعماری 28 مرداد که دولت ملی دکتر محمد مصدق پیشوای نهضت ملی مردم ایران را ساقط کرد ؛ بوقوع پیوست .
در واقع 16 آذر خونین ترین واکنش اعتراضی و تقابل خونین دانشجویان بعد از کودتا بود و پاسخی بود به کسانی که آرمانهای ملی و آزادیخواهانه مردم ایران را بر باد داده بودند . 16 آذر در اعتراض به سفر ” ریچارد نیکسون ” معاون رئیس جمهور وقت امریکا ــ بدلیل نقش امریکا در سرنگون کردن حکومت ملی دکتر مصدق ــ ؛ تظاهرات گسترده ای صورت گرفت . در آستانه این سفر ؛ محمد رضا شاه برای نشان دادن تسلط خود بر امور ؛ نظامیان و از جمله چتر بازان را برای سرکوب دانشجویان به دانشگاه گسیل کرد که در نتیجه آن 3 نفر شهید ؛ تعدادی مجروح و ده ها نفر بازداشت شدند .
و 16 آذر به سر فصل نوینی در مبارزات دانشجوئی تبدیل شد . پس از این واقعه و در ادامه ؛ دانشگاه به کانون خروش انقلابی ترین اقشار جامعه ایران و به زادگاه برجسته ترین شخصیت های ملی ؛ آزادیخواه و انقلابی بدل گردید . بر گزاری همه ساله مراسم در این روز نشان داد و میدهد که جنبش دانشجوئی همچنان به عهد خود وفادار است و در برابر ظلم و ستم تسلیم نمیشود .
حماسه ملی و تاریخی شانزده آذر 1332 در شرایطی در کشور ما خلق شد که فقط چند ماهی از کودتای ننگین و استعماری 28 مرداد گذشته بود . بغض ها در گلو مانده بود ــ و سرها در گریبان ــ و در همه جای کشور ابرهای یأس و نا امیدی بر آسمان کشور سایه انداخته بود و هیچ کس جرات نفس کشیدن نداشت ؛ نه هیچ چشم اندازی برای پیروزی وجود داشت و هیچ افق روشنی هم برای آینده متصور نبود ؛ به نقل از شعر مهدی اخوان ثالث : در مزار آباد شهر بی تپش ؛ آوای جغدی هم نمی آمد به گوش .
دکتر علی شریعتی در سال 1354 در غم و اندوه این روز گفت : اگر اجباری که به زنده ماندن دارم نبود ؛ خود را در برابر دانشگاه آتش میزدم . همانجائی که 22 سال پیش ” آذر ” مان در آتش بیداد سوخت . او را در پیش پای ” نیکسون ” قربانی کردند ……. این ” سه قطره خون ” بر چهره دانشگاه ما همچنان تازه و گرم است .
از آن روز دانشگاه و آموزش عالی به پارادوکسی برای رژیمهای دیکتاتوری شاه و شیخ تبدیل شده است . از سوئی اداره کشور ؛ نیازمند کسب دانش و مهارتهای تخصصی و ویژه است که از طریق وجود دانشگاهها در کشور تأمین میشود و از سوی دیگر وجود و گسترش چنین مراکزی به رشد فرهنگی و سیاسی و در نهایت مخالفت با رژیمهای استبدادی منجر میشود .
اما 16 آذر بعنوان نقطه عطفی در جنبش دانشجوئی و آغازی نوین در مبارزه مردم ایران علیه استبداد ؛ محصول دهها سال مقاومت و مبارزه دانشجویان بود که از مشروطه ببعد و با تأسیس نخستین دانشگاه در کشور ؛ شروع شده بود ؛ به شرح مختصری در این باره می پردازم .
الف ــ تاریخچه مبارزات دانشجوئی :
نخستین دانشگاه ایران یعنی ” دانشگاه تهران ” در سال 1313 تأسیس شد و از همان ابتدای تأسیس ؛ دانشگاه به محلی برای فعالیت های صنفی و سیاسی دانشجویان تبدیل گردید . در ابتدایِ تأسیس دانشگاه بدلیل تازه بودن و کمی تعداد دانشجویان ؛ امکان شکل گیری حرکتهای اعتراضیِ دانشجوئی به صورت گسترده وجود نداشت .
با کمی اغماض میتوان گفت اولین فعالیت سیاسی دانشجویان با عضویت تعدادی از آنان در گروه ” 53 نفر ” در سال 1315 شروع شد . ” 53 نفر ” یا گروه دکتر ” تقی ارانی ” مهمترین گروه سیاسی بود که اعضای آن عمدتا” از میان دانشجویان در داخل و یا تحصیلکرده های بر گشته از غرب بودند . این گروه بعد از یک سال فعالیت سیاسی و فرهنگی ؛ سرانجام در سال 1316 با دستگیری بیشتر از اعضاء آن ــ به اتهام مرام اشتراکی و کمونیستی ــ ؛ از هم پاشیده شد . بعدا” در سال 1318 رهبر گروه هم ــ دکتر ارانی ــ بطرز مشکوکی در زندان قصر در گذشت .
پس از برکناری ” رضا شاه ” توسط انگلیسیها در شهریور سال 1320 و ورود ” متفقین ” ــ در جنگ جهانی اول ــ بایران و ضعف قدرت مرکزی در کنترل کشور ؛ شرایط برای فعالیت سیاسی دانشجویان فراهم شد . در ابتدا عمده فعالیتهای دانشجوئی صنفی بود و به وسیله دانشجویان وابسته به ” حزب توده ” هدایت و برنامه ریزی میشد . از جمله میتوان باعتراضات دانشجوئی بخاطر دریافت شهریه از دانشجویان و یا اعتراض به افزایش دوران خدمت سربازی دانشجویان اشاره کرد .
بعد از خیانت حزب توده به نهضتِ ملی کردن نفت به رهبری دکتر مصدق و افشای سر سپاری حزب توده به روسیه ؛ بسیاری از دانشجویان از این حزب سر خورده و فاصله گرفتند . در پائیز سال 1328 هم زمان با شروع نهضتِ ملی شدن صنعت نفت و اوج گیری مبارزات دکتر محمد مصدق ؛ دانشجویان مبارز و انقلابی با تشکیل ” جبهه دانشجویان ملی و آزادیخواه ” بیاری جنبش ملی و ضد استبدادی ایران شتافتند . و در گرما گرم قیام تاریخی 30 تیر 1331 بصورتی گسترده به خیابانها ریختند و دوش به دوش مردم و با شعار ” از جان خود گذشتیم ؛ با خون خود نوشتیم ؛ یا مرگ یا مصدق ” به یاری و حمایت از دولت ملی دکتر مصدق ؛ قیام کردند .
بدلیل همین نقش مؤثر دانشجویان در یاری و پیشبرد نهضتِ ملی شدن نفت و همچنین بخاطر ترس از واکنش و مقاومت دانشجویان در مقابل کودتاگران بود که آنان زمان کودتا را بگونه ای انتخاب کردند که دانشگاهها ؛ دوران تعطیلات تابستانی را میگذراندند و هیچ تمرکزِ دانشجوئی ؛ برای اعتراض به کودتا وجود نداشت .
پس از وقوع کودتای 28 مرداد 1332 ؛ تظاهرات و اعتصابهای پراکنده در دانشگاه تهران صورت گرفت که از جمله میتوان به تظاهرات مربوط به محاکمه مصدق در 16 مهر ــ حدود 2 هزار تن از دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به دستگیری و محاکمه دکتر مصدق در خیابانهای مرکزی تهران با شعار ” مصدق پیروز است ” تظاهرات کردند ــ و همچنین در 21 آبان و 14 آذر 1332 ــ تظاهرات در اعتراض به محاکمه مصدق در دادگاه نظامی ؛ برقراری مناسبات سیاسی بین ایران و انگلیس و زمزمه تشکیل کنسرسیوم نفت ــ ؛ اشاره کرد .
شانزده آذر 1332 که در واقع نقطه عطف جنبش دانشجوئی در ایران محسوب میشود ؛ در واقع ایستادگی ؛ پایداری و مقاومت مردم به پیشتازی دانشگاهیان و دانشجویان در مقابل کودتای امریکائی ـ انگلیسی علیه دولت ملی و قانونی دکتر مصدق بود ؛ 16 آذر سیلی آتشینی بود که دانشجویان با تقدیم سه شهید بزرگوار خود به مردم ایران ؛ بر بناگوش 28 مردادی ها نواختند و آبرو باختگی رژیم کودتا را ؛ به ثبت رساندند .
در واقع دو هفته پس از وقوع کودتا ؛ سازمان مخفی ” نهضت مقاومت ملی ” تشکیل گردیده بود که ” کمیته دانشجوئی ” نهضت بهمراه ” کمیته بازار ” مرکز ثقل مقاومت و رهبری مبارزه مردم علیه کودتا گران بود . یعنی کمیته دانشجوئی فعال ترین نهاد سیاسی نهضت مقاومت ملی ؛ برای مقابله و رویاروئی با رژیمِ کودتا بود .
و از آنجا که نهضت مقاومت ملی محصول تکاملی مبارزه مردم در دوران مشروطیت علیه استبداد میباشد میتوان گفت ؛ جنبش دانشجوئی ریشه در دو تجربه تاریخی ” مشروطه ” و ” جنبش ملی کردن نفت ” به رهبری دکتر محمد مصدق دارد . بویژه اینکه ؛ این جنبش از ابتدای شکل گیری اش تا به امروز همواره جوهره ای ملی داشته و خواسته های ملی و دمکراتیک مردم ایران را نمایندگی کرده است .
ب ــ جنبش دانشجوئی تا سرنگونی رژیم شاه :
تا قبل از 16 آذر 32 مبارزات دانشجوئی عمدتا” تحت هژمونی جریانهای سیاسی ــ احزاب و گروههای سیاسی ــ و یا جریانهای اجتماعی خارج از دانشگاه قرار داشت . واقعه 16 آذر باعث شد ؛ که اولا” نبض مبارزات ملی و آزادیخواهانه علیه دیکتاتوری سلطنتی از ” بازار ” به ” دانشگاه ” منتقل شود و ثانیا دانشگاه در شرایط نبود احزاب و گروههای سیاسی نقش ” جرقه ” را در قبال جنبش عمومی بازی کند و در همه شرایط ؛ پرچم مبارزه سیاسی در جامعه را ؛ برافراشته نگه دارد .
جنبش غرور آفرین دانشجوئی تاریخ پر فراز و نشیبی را در دوران دیکتاتوری شاه پشت سر گذرانده است . اصلاحات سیاسی و فضای نسبتا” باز در سال 1340 ــ در دوره کوتاه نخست وزیری علی امینی ــ باعث ؛ به میدان آمدن گروههای مختلف سیاسی و فعال شدن دانشجویان گردید . ” جبهه ملی دوم ” و شاخه دانشجوئی آن بنام ” سازمان دانشجویان دانشگاه تهران ” در همین سال تشکیل شد . نقطه اوج فعالیتهای دانشجوئی در آن دوران در این سال بود ؛ با برگزاری تظاهرات 15 هزار نفره دانشجویان در 16 آذر این سال ؛ 16 آذر بعنوان روز دانشجو به ثبت رسید .
در همین سال ؛ زمانی که شاه زیر فشارهای امریکا مجبور به اصلاحات شد و میخواست با مطرح کردن ” انقلاب سفید ” و ” اصلاحات ارضی ” پایه های نظام خود را تثبیت نماید ؛ دانشجویان با شعار ” اصلاحات آری ؛ دیکتاتوری نه ” به مخالفت و اعتراض بر خاستند . در بهمن همین سال دانشجویان در اعتراض به اخراج دانش آموزان ” دارالفنون ” دست به اعتراض و اعتصابی گسترده زدند .
ــ در سال 1341 دانشجویان بطور مستقل به یاری زلزله زدگان بوئین زهرا شتافتند و باز در همین سال برای بازسازی پلهای جوادیه که در اثر باران شدید و سیل ویران شده بودند ؛ قدم پیش نهادند تا با مردم باشند و از مردم شوند .
ــ در سال 1346 حصارهای دانشگاه را در هم شکستند و سازمانده اصلی مراسم بزرگداشت ” جهان پهلوان تختی ” شدند و اعتراضات 500 هزار نفره مردم را سازماندهی کردند .
ــ در سال 1348 باز این دانشجویان بودند که جرقه یک مبارزه توده ای گسترده علیه گران شدن بلیط اتوبوس را زدند و همراه با مردم به خیابانها ریختند و حکومت را وادار به عقب نشینی از گران کردن قیمت بلیط نمودند .
ضمن اینکه با شدت گیری اختناق و سرکوب در دهه 40 ” کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی ” در خارج کشور ؛ بنیانگذاری شد که در آن روزها بطور واقعی هم انعکاس دهنده اخبار و رویدادهای مبارزاتی داخل کشور بود و هم عامل اعتماد به نفس میارزین و آرمان گرائی سازمان های انقلابی این دهه بشمار میرود .
از تابستان 1350 ” گارد ویژه ” برای دستگیری و سرکوب دانشجویان در دانشگاههای کشور مستقر شده و دستگیریها شدت میگیرد . شدت سرکوب ؛ زندان و شکنجه توسط ساواک ؛ همانطور که مرحوم مهندس بازرگان در سال 1343در دادگاه نظامی ــ محاکمه رهبران نهضت آزادی ــ پیش بینی کرده بود ؛ پیشتازان جنبش انقلابی ایران پا به میدان مبارزه مسلحانه و حرفه یی گذاشتند . مهندس مهدی بازرگان در دفاعیات اش در دادگاه نظامی شاه گفته بود : ما آخرین نسل مبارزان هستیم که با زبان قانون سخن میگوئیم و نسل بعدی به شیوه ای دیگر عمل خواهد کرد .
همزمان با شروع فعالیت گروهها و سازمانهای انقلابی ؛ جنبش دانشجوئی هم در دانشگاهها از سال 50 ببعد ؛ موضعی تهاجمی در مقابل گارد دانشگاه دارد و دانشجویان دیگر بر خلاف گذشته در مقابل یورش گارد ؛ نه تنها فرار نمیکنند بلکه خود را برای مقابله با آن سازماندهی میکنند . در واقع جنبش دانشجوئی از سال 50 تا 57 ؛ انعکاس صدای پیشتار مسلح میشود و دانشگاههای کشور به محیط های حمایت از مبارزه مسلحانه انقلابی تبدیل میگردند . ضمن اینکه اکثر رهبران سازمانهای انقلابی ــ مجاهدین خلق و چریکهای فدائی ــ هم از دل دانشگاه سر بر کشیدند .
بنابراین جنبش دانشجوئی که در شرایط فقدان نیروها و جریانات سیاسی ــ در سالهای گذشته ــ بار مسئولیت احزاب و نیروهای سیاسی را بدوش داشت و پرچم آزادیخواهی و مبارزه سیاسی با استبداد را در اهتزاز نگه داشته بود ؛ در شرایط گفتمان انقلابی و شروع مبارزه مسلحانه به حمایت و هم سنگری با مبارزین جنبش انقلابی همت گماشت و در جریان انقلاب ضد سلطنتی هم ؛ دانشگاهها به مرکر و قلب تپنده انقلاب و قیامهای مردم تبدیل شد .
ج ــ ویژگی دانشجو و جنبش دانشجوئی :
نقطه عطف جنبش دانشجوئی در جهان ماه ؛ مه 1968 است که دانشجویان دانشگاهها و مدارس عالی اروپا بویژه در فرانسه و آلمان برای اصلاح نظام آموزشی و ایجاد دمکراسی ؛ دست به قیامی گسترده زدند . اما نقطه عطف جنبش دانشجوئی در ایران 16 آذر 1332 ــ قیام و اعتراض علیه حکومت کودتا ــ میباشد . این اختلاف طبیعی است ؛ چرا که جنبش دانشجوئی در جوامع بسته و نا آزاد تفاوتی ماهیتی با جنبش دانشجوئی در جوامع باز و توسعه یافته دارد . جنبش دانشجوئی در ایران بر خلاف جوامع آزاد که عمدتا” صنفی است ؛ همواره پیشگام خواسته اساسی ملت و در رأس آن خواسته های سیاسی بوده است .
علیرغم این تفاوت ؛ ویژگی های دانشجو در همه جا و همه کشورها تقریبا” یکسان است . همه جا دانشجویان بطور نسبی ؛ جوان ؛ پرسشگر و آرمان خواه میباشند و در همه جا آنها کمتر محافظه کار و خصلتی تهاجمی دارند . جوانان اساسا” و عموما” منتقد و پرسش گرند . یعنی وضعیت موجود را بر نمی تابند . و چون جوان هستند انرژی بیشتری برای تغییر دارند ؛ یعنی پتانسیل تغییر در آنها بیشتر از سایر اقشار جامعه میباشد .
دانشجو کار نمیکند یعنی شغلی ندارد و از درآمد خبری نیست ؛ یعنی چیز های کمتری برای از دست دادن دارد ؛ بنابراین از دست دادن ؛ نمی ترسد . این همه باعث میشود جنبش دانشجوئی گرایشی رادیکال ؛ رزم جویانه در باره آزادی ؛ عدالت و حقوق بشر داشته باشد و نسبت به این امور حساسیت بیشتری نشان دهد .
پایگاه طبقاتی اکثر دانشجویان در میان توده های مردم و طبقه متوسط پائین و زحمتکشان جامعه است . بهمین دلیل جنبش دانشجوئی در طول مبارزه اش بیشتر عدالت خواه و طرفدار محرومان بوده است . علاوه بر حمایت از زحمتکشان و محرومان ؛ دانشجویان ایران همواره بدنبال استقلال و حاکمیت ملی بوده اند و بر علیه دیکتاتوری و استبداد مبارزه کرده اند . این ویژگیها باعث شده است که دانشجویان همواره وجدان و صدای مردم بی صدا باشند .
علاوه بر ویژگیهای نسبی بالا ؛ دانشجویان ایران امروزه نسبت بگذشته پلورال تر فکر میکنند و نسبت به مخالفان فکری خود از مدارای بیشتری برخوردارند ؛ بعلاوه مستقل تر از باورهای ایدئولوژیک عمل میکنند . بنابراین با این مجموعه اوصاف می توانیم معتقد باشیم که تا دانشجو و دانشگاه وجود دارد ؛ مبارزه با ظلم ؛ستم ؛ دیکتاتوری و خود کامگی هم ادامه خواهد داشت . یعنی استبداد دینی هم گریزی از آرمانخواهی و مبارزه دانشجویان و سرنگونی خود ؛ ندارد . ……… ادامه دارد
27.11.2014
6 آذر 1393
Arezo1953@yahoo.de