محمود نيشابوري: مراسم زهر خوردن رژیم

یکی خندان، یکی گریان، یکی لبهایش آویزان

روزگار آخوندي هاي شرزه در مرحله سقوط شتابان ، في الواقع آشفته بازاري بيش نيست. آش  شله قلم كاريست كه خليفه ارتجاع بار گذاشته است، اما هر كس بخواهد مي تواند چيزي به آن اضافه كند و آنچه دوست دارد را بردارد- درست مثل آن نيازمنداني! كه ميلياردي ميليارد بر ميدارند و اصلاً كسي هم نگاه چپ نمي كند-. البته اين آش متعلق به خودشان!، نوچه گان و سينه چاكان ولايي است، مردم محروم گرسنگي را تحمل مي كنند سراغ آش نذري ولايت نمي روند.

الان كه توافق اتمي شده، در آشفته بازار رژيم حالت متاقضي و عجيب و غريبي بوجود آمده، يكي مي گويد  جشن بايد گرفت، ديگري مي نويسد جشن نيست عزا ست.  يكي  مي گويد همه چيز را داديم، چيزي نگرفتيم، آن كس ديگر مي گويد همه چيز را گرفتيم و كلاه سر آمريكا و  1+5گذاشتيم!.مشخصاً جنگ گرگها به اوج خود مي رسد.

اما از حق نگذريم آن همه خليفه ارتجاع خط و نشان كشيد و سران رژيم گفتند و رسانه اي كردند كه اصلاً به كسي اجازه نزديك شدن به سايتهايمان! را نمي دهيم، اين مرز سرخ! است.

اما،  همه اينها براي مصارف داخلي و ريزشيها و سانديس خور هاي واقعي! بود، كه بيكار نباشند. اما همه مرز سرخهاي پوشالي فرو ريخت و رژيم اجازه دخول محترمانه داد. اما، براي اين كه واقعيت هميشه حرف آخر را مي زند، اگر مجاهدين و مقاومت افشا گر سايتهاي رژيم در سطح بين المللي نبودند، آيا رژيم به جاي  اين همه ذلت و  خواري، بمب اتمي را از مخفيگاه ولايت روي ميز نمي گذاشت!؟

رژيم مرز بندي و يا پرنسيبي ، در هيج زمينه اي ندارد.  دستگاه درب و  داغان رژيم، وصله پينه اي است، سوراخ، سوراخ و آبكش است و…

اما، راستش  را بخواهيد مردم ايران با رژيم پوشالي مرز بندي قوي و قاطعي دارد، كه با مقاومت سازمانيافته اش تا رژيم را سرنگون نكند راحت نمي نشيند. بلي  در اصل جام زهر را مجاهدين تو حلقوم خامنه ريختند.

از كرامات شيخ ما اين است

زهر را خورد و گفت شيرين است

نوشي جان

محمود نيشابوری