لابی رژیم زنگ خطر تصویب قطعنامه در شورای حکام را برای رزیم به صدا. دراود. وی به رژیم گوشزد کرد که مواظب باشید این مقدمه رفتن پرونده رژیم به شورای امنیت است!!!!
حسین موسویان، معاون اسبق دبیر شورای عالی امنیت ملی رژیم و مذاکره کننده اسبق هسته ای که به جرم جاسوسی هم متهم شد و از ایران فرار کرد و همچنان کمک کار و لابی رژیم در سربزنگار است هشدار داد.
وی که در دولت روحانی تلاش زیادی برای گول زدن جامعه جهانی و پیش بردن خط هسته ای شدن رژیم را دنبال میکرد اگر اشتباه نکنم بعد از دوران ترامپ گفته بود که اگر رژیم بتواند اعتراضات مردمی را کنترل کند و مسئله اغتشاشات و سرنگونی نداشته باشد، بایدن به سراغش خواهد امد و قرارداد برجام مطابق میل اخوندها را دو دستی به رژیم تحویل میدهد. اما تاکید کرده بود که باید مواظب اوضاع بود که کنترل از دست نرود.!!!!
موسویان در رهنمود جدید به رژیم معتقد است: «اگر تیم مذاکره کننده ما به این نتیجه رسیده باشد که بایدن حداقل تا انتخابات نوامبر کنگره، قادر به تصمیم نیست، بهتر است برای جلوگیری از مرگ برجام، توافق موقت را انجام دهد.»!!!!!
اگر در نشست جاری شورای حکام، قطعنامه تصویب شود، زمینه ارجاع پرونده به شورای امنیت طی قطعنامه بعدی نشست شورای حکام آژانس فراهم می شود؛ مگر اینکه تا آن موقع درباره برجام توافق شود.
برجام، توافقی است که رژیم ایران را از شر فصل۷منشور سازمان ملل به عنوان «تهدید صلح و امنیت جهانی» و «تحریم های اجماعی قدرت های جهانی» خلاص کرد و احیای آن هم باعث تامین این دو شاخصه مهم در بهبود روابط خارجی خواهد شد. . اگر مذاکرات برجام شکست بخورد، احتمال زنده شدن شش قطعنامه قبلی شورای امنیت جدی می شود.
اگر مذاکرات برای احیای برجام نتیجه ای نداشته باشد و در واقع برجام شکست بخورد شاهد چه سناریوهایی خواهیم بود؟
اگر برجام شکست بخورد سناریوهای زیر محتمل است؛
الف) زمینه احیای شش قطعنامه تحریم های اجماعی قدرت های جهانی شورای امنیت سازمان ملل فراهم می شود.
ب) تحریم های یکجانبه آمریکا به ویژه ۱۵۰۰ تحریمی که در دوره ترامپ اعمال شد به قوت خود باقی می ماند و حتی افزایش می یابد.
ج) اقتصاد رژیم ایران با توفان جدیدی مواجه خواهد شد که شاید بعد از انقلاب بی سابقه باشد.
د) تنش ها در روابط رژیم ایران و غرب افزایش پیدا خواهد کرد.
ه) احتمال وخیم تر شدن روابط رژیم ایران و کشورهای عربی منطقه افزایش خواهد یافت و شانس حل و فصل مسائل بین رژیم ایران و عربستان هم کاهش می یابد.
و) فرصت طلایی برای رژیم اسرائیل و لابی ها در جهان به وجود خواهد آمد تا «وضعیت بحران تقابل و خصومت حداکثری» در روابط رژیم ایران با غرب و متحدان غرب در منطقه را سازماندهی کنند.
وی در مورد تفاوت این بار رفتن به شورای امنیت با دفعه قبل را اینگونه توضیح میدهد:
تفاوت بسیار زیاد خواهد بود؛ وقتی بحران هسته ای ایران درسال ۱۳۸۲ آغاز شد و در پی آن مذاکرات با سه کشور اروپایی شروع شد، هم حاکمیت یکدست نبود و هم درباره سیاست هسته ای، دو دیدگاه در حاکمیت وجود داشت.
یک دیدگاه معتقد بود موضوع هسته ای و غنی سازی و آب سنگین یک موضوع سیاسی-امنیتی است و بهانه هم «بمب اتم» است و لذا بهترین ابزار برای آمریکا و صهیونیسم بین الملل است که پرونده ایران را با این بهانه به شورای امنیت سازمان ملل ببرند و آن را در قالب فصل ۷ منشور سازمان ملل، به عنوان «تهدید صلح و امنیت جهان» قرار دهند که مجوز هر فشاری خواهد بود. من و دوستان تیم هسته ای جزو کسانی بودیم که این دیدگاه را داشتیم و اصرار داشتیم که آغاز غنی سازی بدون توافق با قدرت های جهانی و تعجیل در این موضوع، موجب ارجاع فوری پرونده به شورای امنیت خواهد شد.
دیدگاه دومی هم در حاکمیت وجود داشت که به پرونده هسته ای رژیم ایران بیشتر از بعد حقوقی نگاه می کرد و معتقد بود چون ایران عضو معاهده ان پی تی است، بمب هسته ای ندارد، آژانس انحرافی به سمت ساخت بمب در برنامه هسته ای ایران مشاهده نکرده و غنی سازی حق قانونی و مشروع ایران است؛ لذا با شروع غنی سازی، پرونده به شورای امنیت نخواهد رفت و اگرهم برود، روسیه و چین وتو خواهند کرد .
آژانس بین المللی انرژی اتمی در شهریور ۸۴ قطعنامه ای داد و از رژیم ایران خواست غنی سازی اورانیوم را متوقف کند. درآن مقطع گزارشی را از مرکز تحقیقات برای مسوولان فرستادیم که این قطعنامه، زمینه ارجاع پرونده به شورای امنیت است که به محض آغاز غنی سازی در نطنز، پرونده را به شورای امنیت ارجاع خواهند داد. چند ماه بعد، غنی سازی آغاز شد و پرونده هم به شورای امنیت ارجاع شد.
وی به رئیسی جلاد گوشزد کرد: دولت با مشکلات متعددی روبه روست و ارجاع پرونده به شورای امنیت سازمان ملل، شرایط را بسیار سخت و پیچیده خواهد کرد. ضمن اینکه دفعه قبل یعنی در سال ۸۴ بحث غنی سازی زیر ۵درصد مطرح بود و الان غنی سازی ۶۰درصد انجام شده و لذا نگرانی قدرت های جهانی خیلی بیشتر شده است.
اگر در نشست جاری شورای حکام، قطعنامه تصویب شود، زمینه ارجاع پرونده به شورای امنیت طی قطعنامه بعدی نشست شورای حکام آژانس فراهم می شود مگر اینکه تا آن موقع درباره برجام توافق شود. اگر پرونده بخواهد از طریق مکانیزم ماشه یا اسنپ بک به شورای امنیت برود، که پروسه اسنپ بک ۶۵ روزه است. اگر پرونده از طریق قطعنامه آژانس به شورای امنیت برود که رژیم ایران مجددا در فصل ۷منشور قرار خواهد گرفت اما لزوما به معنی تحریم های جدید نخواهد بود چون تصویب این تحریم ها قابل وتو هست که رفتار چین و روسیه در آن مقطع تعیین کننده خواهد بود.
راه حل موسویان به جلاد رئیسی
منفعت کشور در این بود که در پایان دوره ریاست جمهوری آقای روحانی، مذاکرات برجام تمام می شد تا جاده بهبود شرایط اقتصادی و روابط خارجی برای آقای رئیسی هموار شود. منتها اکنون چون به انتخابات کنگره آمریکا نزدیک شده ایم، بایدن رئیس جمهور آمریکا تصمیماتی نخواهد گرفت که در سرنوشت انتخابات علیه حزب دموکرات تاثیر منفی داشته باشد. لذا چنانچه تیم مذاکره کننده ما به این نتیجه رسیده باشد که بایدن حداقل تا انتخابات نوامبر کنگره، قادر به تصمیم نیست، بهتر است برای جلوگیری از مرگ برجام، توافق موقت را انجام دهد. من درمقاله چند روز پیش در میدل ایست آی پیشنهاد دو اقدام دربرابر دو اقدام را دادم. براین مبنا که: ایران طبق برجام غنی سازی ۲۰درصد و ۶۰درصد را متوقف و به غنی سازی زیر۵درصد برگردد؛ همچنین پروتکل الحاقی را اجرا کند. آمریکا نیز طبق برجام متقابلا اولا: تحریم ها علیه صادرات نفت ایران و ثانیا تحریم ها علیه موسسات بانکی و مالی ایران شامل بانک مرکزی را لغو کند. دنیای اقتصاد