رژٰیم در استانه فروپاشی و سرنگونی، ناتوان از حل مشکلات و بن بستهای خود، سربه هر در میزند تا شاید راهی از این وضعیت خفگی پیدا کند. حالا دیگر اعضای انجمن های. اسلامی خود رژیم هم روبروی نظام ایستاده اند و مشخصا ولی فقیه درمانده و رئیسی جلاد را نیز به لحاظ ایدئولوژیک مورد سوال قرار داده اند. همان انجمنهای اسلامی که روزگاری با چماق و شعار “حزب فقط حزب الله” متولد شدند.
مهرداد نصر دبیر انجمن اسلامی رژیم در دانشجویان دانشگاه تهران مصاحبه. ای با انصاف نیوز انجام داده است که خواندن ان جالب است.
نصر: زمانی که بافت دانشگاهی مهندسی شده است، توقعی از دانشگاه برای نقش آفرینی اجتماعی نباید داشت. امروز در کشور ما دانشگاه به عنوان یک نهاد پیشرو و علمی دیده نمیشود. مباحثی همچون فرایند جذب هیئت علمی، فاقد شایسته سالاری و مملو از رانتهای سیاسی و عقیدتی است.
همچنین از طرفی فضای دانشگاهی با ایجاد سهمیههای مختلف دانشجویی در حال مهندسی شدن است. زمانی که این دو رکن اساسی که دانشگاه را شکل میدهد تحت سیاست گزینشی و فاقد شایسته سالاری و غیر شفاف است، دانشگاه از انجام رسالت خود باز میماند و نمیتواند انتظارات اجتماعی خود را محقق کند.
روندهای جاری دانشگاه در خلاف جهت استقلال دانشگاه در حال طی شدن است. دانشگاه در جامعه ما زیر مجموعه نهادهای بالا دستی و حاکمیتی است. ما باید از خودمان بپرسیم که نسبت حاکمیت با مردم و بالعکس چیست؟ برخورد حاکمیت با خواستهای مردمی چگونه است؟ مدیران دانشگاهی منتسب نهادهای بالا دستی است. . زمانی که ورودی دانشگاه که اعضای هیئت علمی و دانشجویان است به صورت مهندسی شده است، خروجی دانشگاهها هم نسبتی با واقعیات جامعه ندارد و به جای افق گشایی و طرح راه حلهای علمی برای مسائل جامعه، خواست و امیال قدرت سیاسی را مونتاژ میکند و در فضای غیر واقعی و توهمی سیر میکند.
قدرت سیاسی گویی نسبت به نظر مردم آنچنان اعتنایی ندارد و قائل به دخیل کردن خرد جمعی در امور مختلف کشور نیست و یا برای عبور از مشکلات کشور دستش را به سوی متخصصین و دلسوزان کشور دراز نمیکند و به طور کلی رأی و نظر مردم گویی به حاشیه رفته است پس جای تعجب وجود ندارد در سیستمهای خرد مثل دانشگاه هم به بن بست برسیم.
زمانی که یک وضعیت اجتماعی به بن بست میرسد بیانگر این است که مفروضات ما در رابطه با آن وضعیت اجتماعی اشتباه بوده است . وقتی که نهاد قدرت عرصه سیاست را به آبروی خود گره می زند و وجه حیثیتی به سیاست میدهد سیالیت و باز اندیشی را محدود میکند. وضعیت فعلی مملکت ما دچار التهابات شدیدی است که ما وجوه نارضایتی مردم را به صورت ملموس میتوانیم ببینیم.
مثلاً در حوزه سیاست خارجه یا جایگاه دولت در تعیین سیاستهای کلان، مردم معترضاند که فضا به گونهای ترتیب داده میشود که فقط یک نوع نگاه فرصت حضور در عرصه سیاست گذاری کلان دارد.
زمانی که در حوزه ارزشهای دینی ما از ابزار انتظامی و تحکمی به جای گفتگو، مباحثه و خرد جمعی و احترام به عقاید و دیدگاههای مختلف استفاده شود فاجعه به وجود میآید.
البته نوعی رویکرد قشری گری در حوزههای مختلف اجتماعی و اقتصادی و سیاسی از جانب متولیان امر در حال انجام است. اتفاقات اخیر در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران هم نتیجه همین نگاه تحکمی است.
زمانی که ما می گوییم دانشگاه فضای متمایزی از یک نهاد انتظامی و سایر بخشهای دولت دارد تاکیدمان بر همین نکته است که تصمیمات باید از جانب خرد جمعی قانع کننده و منطقی باشد.
ما باید بفهمیم که امر به معروف چه خطوط پر رنگی دارد. امر به معروف و نهی از منکر در سنت دینی ما مخاطب اول آن حکومت و فساد و منکرات سیستماتیک حکومتی بوده است. این ساده لوحانه و سوء استفاده از این اصل مهم است که ما از این اصل مدخلی به حوزه حجاب بزنیم و هم آن اصل اساسی و مهم را در مقابل مردم قرار دهیم و هم آن را به وادی نیستی و نابودی روانه کنیم. مراد امام حسین (ع) از امر به معروف و نهی از منکر ایستادگی در برابر حکومت جبار و فاسد و منکرات سیستماتیک حکومتی بوده است. انصاف نیوز