روح الله خمینی بنیانگذار نظام به اصطلاح جمهوری اسلامی که نه جمهوری بود نه اسلامی در سال ۱۳۵۷ توسط استعمار به ایران آورده شد. یکی از شعارها ی خمینی صدور انقلاب (ارتجاع) بود. خمینی معتقد بود ایدئولوژی اسلامی پیروز شده است.
بر اساس این نظریه، هدف از صدور انقلاب (ارتجاع)، انتقال فرهنگ جهل وجنایت بود که به وضوح درایران امروز پس از۴۳ سال شاهد آن هستیم. ارتجاعی که مردم ایران را با سرکوب وخاورمیانه وجهان را با صدور تروریسم توسط مزدورانش ازجمله قاسم سلیمانی به خاک وخون کشیده است.
قاسم سلیمانی نفر دوم وغیر قابل جایگزین در رژیم
قاسم سلیمانی از افراد تربیت شده خمینی در کادرهای جنگ ضد میهنی بود که از کوره جنگ بیرون کشیده شد. قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده تیپ ثارلله کرمان جنایاتش را ادامه داد وسپس به عنوان فرمانده در پایگاه قدس در شرق کشور به سرکوب مردم محروم سيستان وبلوچستان ارتقا یافت. پس از آن به عنوان فرمانده نیروی قدس ازطرف خامنه ای منصوب شد.
قاسم سلیمانی در ارتباط مستقیم با شخص خامنه ای در دستورگیری بود. او فرمانده نیروی قدس، یکی از پنج شاخه های (دریایی، زمینی، هوایی، بسبج وقدس) سپاه پاسداران بود ومی بایست تحت فرمان سپاه پاسداران قرارگیرد. مقام قاسم سلیمانی بیشتر از فرمانده نیروی قدس بود اوازاین رو نفر دوم بعد از خامنه ای برای رژیم بوده است.
قاسم سلیمانی سایه خامنه ای درایران
ولایت فقیه اساسأ به صدور بنیادگرایی وتروریسم شناخته وتعریف می شود وقاسم سلیمانی فرمانده اصلی ترین جبهه نظام در داخل وخارج از ایران بوده است، درحقیقت شخصی که توانسته بود جنایت، غارت و تروریسم را به کشورهای دیگر صادر کند.
رژیم دراین سالیان در کشورهای سوریه، یمن، عراق ولبنان وأفغانستان وکشورهای دیگر موفق بوده است فرمانده این جبهه بزرگ در واقع قاسم سلیمانی بود.
علی اکبر صالحی وزیر خارجه پیشین رژیم در روزهای اخیر بیان کرد که سیاست خارجی نظام آخوندی، تحت سلطه نیروی تروریستی قدس و تابع الزامات صدور ارتجاع و تروریسم است.
ازطرفی رهبران این کشورها در واقع زیردست قاسم سلیمانی بوده اند. ازجمله حسن نصرا لله در لبنان، بشر اسد در سوریه، عبدالملک حوثی ها در یمن، مالکی در عراق، …
طبق گفته إسحاق جهانگیری او برای حل معضلی بین خاتمی در داخل کشور نزد قاسم سلیمانی می رود. بنابراین قاسم سلیمانی نفر دوم رژیم وسایه خامنه ای بوده است. مثال های بسیاری در این زمینه ها در داخل وخارج کشور برای این منظور وجود دارند.
تآثیر هلاکت قاسم سلیمانی برعمق استراتژی رژیم در منطقه
از دور خارج شدن فرمانده عمق استراتژی رژیم، قاسم سلیمانی، از صحنه خارج کشور، با سابقه ای بیش از ۴۰ سال به غیر از سوابق جنایت وشقاوت مسلما غیرقابل جایگزین است. بنابراین سیاست صدور ارتجاع رژیم ضربه ای استراتژیک خورده است.
قیام مردم عراق ولبنان درحیات ننگین قاسم سلیمانی شروع می شود که نفرت شان را با نثار آب دها ن وکوبیدن کفش به تصاوير قاسم سلیمانی واربابش خامنه ای نشان می دهند.
پس ازهلاکت سلیمانی بودجه حزب الله وهمین طور چمدان های پراز دلار به حماس وغزه کم می شود وشرایط عراق نیز مانند سابق نمی باشد. مالکی در مرثیه خوانی می گوید: ‘أوضاع پس از سلیمانی آن گونه که بود نیست’‘.
درسوریه نیز بطور دائم نیروهای رژیم مورد تهاجم قرارمی گیرند وتلفات می دهند ودر افغانستان نیز خط آمریکا بیشتر پیش می رود. در یمن نیز مذاكرات بسیار جدی بین جناح های مختلف حاکمیت شرعی وقانونی انجام می شود وحوثی ها ضربه های نظامی وسیاسی می خورند.
میلیاردها دلار از ثروت مردم عراق از فروش نفت توسط مالکی که نخست وزیرعراق بود به قاسم سلیمانی روزانه می رسید که صرف هزینه های حزب الله می شد. امروز با وضعیت بد اقتصادی رژیم وارزانی قیمت نفت ووضعیت جدید سیاسی عراق پول های مفت به قدس نمی رسد وبه همین دلیل رژیم سال هاست که به تجارت مواد مخدر روآورده است.
نقش نیروی قدس وقاسم سلیمانی در پیشبرد دیپلماسی رژیم
مفهوم دیپلماسی در نظام ولایت فقیه با معنی آن در جهان بسیار متفاوت است. دیپلماسی رابطه سیاسی منطقی در عرصه های مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…بین کشورها است. قوانین، پروتکل ها وکنوانسیون های بین المللی وجود دارند که براین مناسبات حاکمند.
رژیم آخوندها به مرزجغرافیایی اعتقاد ندارد وخامنه ای رسما این را بیان کرده است وعملا هم معتقد است. به عنوان مثال حاکمیت او در عراق وسعی او در اینکه هنوز هم حاکم باشد. در یمن هم همین طور. رهبر حزب الله دست
خامنه ای را بوسید وگفت:” سلاح ولباس وپول ما، نان ما آب ما موشک ما، همه چیز ما ازجمهوری اسلامی
می آید” ورژیم بطور متوسط سالیانه یک میلیارد دلار به حزب الله کمک مالی می کرد.
قاسم سلیمانی طراح ترور رفیق حریری نخست وزیر سابق لبنان بود. رژیم ایران به طور آشکار همه قوانین و معیارهای بین المللی را در ترورها ، دخالت های نظامی و سیاسی نقض می کند .رژیم نه فقط تروریسم را به کشورهای منطقه بلکه به اروپا و آمریکا هم صادر می کند .ازجمله می توان برنامه ترور سفیرعربستان در آمریکا را نام برد.
دیپلماسی در رژیم ولایت فقیه به معنی پیشبرد سیاست ترور، وحشت وایجاد تعادل وحشت با کشورهای دیگر است. به عنوان مثال بعد از ترور عبد الرحمان قاسملو در وین در سال ۱۹۸۹ دستگیری دو قاتل او، ولایتی وزیرخارجه رژیم درملاقات با مقامات بالای اتریش به آنان
گفت:” ۲۰۰ نفر در هتل های شما مستقرند ومنتظرند بدانند که شماها الان چه تصمیمی می گیرید”. این نمونه ای از کاربرد سیاست وحشت حتی درپای میز مذاکره است که با سیاست تهدید وتطمیع ومعاملات تسلیحاتی رسمآ قاتلان را از اتریش بردند.
مثال های فراوانی در این زمینه ها وجود دارند. نمونه دیگر حوثی ها هستند. حوثی ها در سازمان ملل یک دولت غیرقانونی هستند وهیچ مشروعیت قانونی ندارد ولیکن رژیم ایران برای حوثی های یمن ژنرالی ازنیروی قدس منصوب کرده است.
در دیپلماسی رسمی رژیم نیز به بیان ظریف با قاسم سلیمانی در دیدار های هفتگی تقسیم کارمی شد. به گفته صادق خرازی سفیر سابق رژیم در فرانسه رژیم دو سفیرداشت، یک سفیر برای همه دنیا که اسمش ظریف است ویک سفیر برای کشورهای خاورمیانه که اسمش قاسم سلیمانی است.
”انتقام سخت رژیم” در هلاکت قاسم سلیمانی!
حرف ها وتهدیدهای پوشالی ابراهیم رئیسی جلاد ۶۷ برای انتقام سخت در دومین سال هلاکت قاسم سلیمانی أولا برای سرکوب داخل کشور وثانيا برای جلوگیری از ”ریزش قهرمانانه” مزدورانش است.
حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران گفته است که:” ما برای دفاع ازخود هیچ مشکل ونگرانی ودغدغه ای نداریم. ما حرف نهایی را خودمان درمیان نبرد به دشمنان مان خواهیم زد’‘!
ازطرفی سفیر رژیم در عراق گفت: ”انتقام سلیمانی لزومآ نظامی نیست واخراج نیروهای آمریکایی از منطقه به مثابه انتقام خون او است’‘!
برای رهایی از ولایت فقیه و آزادی در جهان و خاورمیانه سر مار را باید درایران زد
بقای رژیم به کشورهای منطقه وابسته است و کمبود پول، وضعیت نیروهای نیابتی وابسته به رژیم را به وضعیت بدی رسانده است. رژیم لقمه شام مردم ایران را از دهانشان گرفته وبه این جنایتکار ها می دهد. رژیم همچنان پول و سلاح به حوثی ها و حزب الله و … و سایر نیروهای نیابتی اش می رساند.
تا زمانی که رژیم ولایت فقیه است این سیاست جنایتکارانه ادامه خواهد داشت زیرا که بقای رژیم قبل از سرکوب در داخل به بقای جنایاتی که در کشورهای منطقه می کند وابسته است .
امروز کانون های شورشی در پس رقم زدن سرنوشت میهن اسیرمان ، درنهایت دلیری و شجاعت همگام با کوتاه شدن فاصله های قیام ها، درحال شکل دادن دوران تغییر و زدن سر مار ولایت فقیه درایران هستند.
افسانه اسکویی
۴ ژانویه ۲۰۲۲