فریاد های روحانی و جیغ بنفشهایش صدای همه را دراورده است . عده ای معتقدند که روحانی حرف دیگری دارد اما رویش نمیشود بگوید. مثلا زدن تو دهن خامنه ای است که چند روز قبل گفته بود که زمینه روی کار امدن یک دولت جوان انقلابی را فراهم کنید و یا بریدن وی و اینکه میخواهد استعفا بدهد .
به هرحال هر کدام که باشد نشان دهنده فاز سرنگونی رژیم است. رژیمی که در سراشیب سقوط هرکاری برای نجاتش انجام میدهد. به گوشه ای از سخنان اسدالله بادامچیان که در سپاه پاسدارن منعکس شده است توجه کنید:
باید دید اساساً هدف ایشان از این صحبتها چیست؟ واقعاً اختیارات است یا موضوع دیگری است.
اگر این مسأله روشن شود، مشخص میشود که به نظر برخی تحلیلگران هدف گرفتن اختیارات نیست.
اگر روحانی اختیارات میخواهد باید مشخص کند در چه چیزی دنبال اختیارات است و کلی گفتن اینکه من اختیارات ویژه میخواهم کافی نیست.
بادامچیان با بیان اینکه فرض کنیم ایشان میگوید برای اقتصاد و مسئله ارز میخواهم اختیارات ویژه داشته باشم، تصریح کرد: مسأله ارز مشکل بزرگ کشور است و علتش هم ناکارآمدی و سیاستهای غلط است. ایشان رئیس مجموعه بانکها است و برنامه و بودجه هم در اختیار ایشان است و در مجلس هم مانعی برای مسائل ارزی ندارد. قوه قضاییه هم که همکار ایشان در حل مشکلات ارزی است.
بادامچیان تاکید کرد که در همه جنایتها و اعدام ها و شکنجه های رژیم خود روحانی هم صاحب نظر است و قدرت دارد وی گفت: روحانی در مسأله فرهنگ اختیارات دارد و در حوزه قضایی و حکومتی نیز تعزیرات حکومتی در اختیار ایشان است؛ بنابراین ایشان دنبال هدف دیگری هستند.
وی اظهار داشت: اینگونه بازتاب شده که ایشان اختیارات ویژه میخواهد تا کنارهگیری کند و به همین علت میگوید به من اختیارات بدهید و اگر ندهید کنارهگیری میکنم؛ که این بحث دیگری است. البته این نیاز به چنین اظهاراتی ندارد و رئیس جمهور در این مسائل میتواند طبق قانون عمل کند و به رهبری هم بگوید؛ پس بهانهجویی کار خوبی نیست.
وی گفت: در جنگ هم هر کسی اختیارات میخواست، برای جنگ میخواست نه برای جای دیگر. فارس