آیت الله جنایتکار، محمد محمدی گیلانی – حاکم شرع و رئیس دادگاه‌های انقلاب اسلامی در دوران خمینی – مرد

گیلانی یک از چهره‌های کلیدی دستگاه جنایتکار و خون ریز قضایی جمهوری اسلامی پس از استقرار جمهوری اسلامی در دوران خمینی بود. وی در صدور احکام اعدام و تیرباران علیه مخالفان جمهوری اسلامی نقشی کلیدی داشت. او خود حکم اعدام یک فرزند مبارز و مجاهدش را صادر کرد. از وی به عنوانی یکی از جنایتکار ترین و خون آشام ترین مقامات جمهوری اسلامی در دوران خمینی یاد می شود.
محمدی گیلانی سه دوره نماینده مجلس خبرگان شد. و در مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای نگهبان نیز عضویت داشت.

مسعود رجوی در مورد خاطراتی از فرزندان مبارز و مجاهد محمدی گیلانی اینگونه می گوید: «از سال ۵۹ و اوایل دهه‌ی ۶۰ از سه پسر مجاهد محمدی گیلانی سردژخیم و رئیس دادگاه خمینی در شکنجه‌گاه اوین خاطراتی دارم…. محمدی گیلانی، سه پسر داشت و هر سه، مجاهد خلق بودند. برادرمان جعفر از کادرهای سازمان و مجاهد بسيار والاقدری بود. جعفر در فاز سیاسی در یک تصادف اتومبیل حین مأموریت به شهادت رسید. دو مجاهد دیگر، محمد مهدي و کاظم بودند که یکی در درگیری به شهادت رسید و حکم اعدام دیگری را محمدی گیلانی خودش داد.
حالا گوش کنید: وقتی كه موج اعدام‌های مجاهدین به حکم همین محمدی گیلانی که قاضی شرع خمینی بود، بالا گرفت. یک روز من نامه‌ای از کاظم و مهدی دریافت کردم که نوشته بودند: «ما دیگر طاقت و تحمل این دژخیم را نداریم و به سادگی آب خوردن می‌توانیم و می‌خواهیم كه او را به جزای این همه حکم اعدام برسانیم. تا وقتی که این نامه در آن شرایط به من برسد، چند روز طول کشیده بود، بنابر این بلادرنگ برای مهدی و کاظم پیام دادم که دست نگه‌ دارید و چرا می‌خواهید حساب کسی را برسید که به هر حال پدرتان است.
چند روز بعد، یک پیام شفاهی دریافت کردم که مهدی و کاظم گفته بودند این چه سؤالی است که از ما شده؟ مگر ما بچه‌ایم و سازمان به ما اعتماد ندارد و مگر ما کلام ۵۵ در نهج‌البلاغه را نخوانده‌ایم؟ جمله‌ای که از همان زمان در گوشم زنگ می‌زند و آن دو مجاهد شهید نوشته و پیام داده بودند، این بود که : «به برادر بگویید یک بار دیگر کلام ۵۵ را بخواند و روی ما هم حساب کند. ما مجاهدیم…».
برای این که کارشان را متوقف کنند، من زود پیام دادم که به لحاظ سیاسی خواهش می‌کنم این کار را نکنید، ممکن است به ضررمان تمام شود. البته در آن زمان، من نمی‌دانستم که دژخیم بر ما پیشدستی خواهد کرد و حکم اعدام پسر را، خودش خواهد داد تا پیش خمینی عزیزتر شود و بعدها هم از پاسدار احمدی‌نژاد نشان عدالت بگیرد».