احمد توکلی: وقتی فساد سیستماتیک و شبکهای وجود دارد که همچون موریانه دارد پایههای نظام را میخورد چه حاجت به حمله نظامی است؟
در سالهای اخیر به ویژه از وقتی که جنگ تمام شد، تمایلات رفاهطلبانه و اشرافیگری آرامآرام بین مسئولان شیوع پیدا کرد و این امر مردم را رنجاند، این رنجنش سپس به تنفر در جامعه منجر شد و منعکس میشد ولی بهنظر من با توجه به اینکه بیاعتمادی بین مردم و حکومت هیچگاه به اندازه امروز عمیق نبوده .
وقتی که فساد رشد میکند یکی از بارزترین آثارش رشد ناکارآمدی و پایین آمدن کارایی سیستم است که این الان در کشور وجود دارد.
مشروعیت هر نظامی بر سه پایه استوار است؛ اولین پایه آن «اعتقادات» است که باعث میشود حکومت مشروعیت پیدا کند، اعتقاد مردم مسلمان بود که حکومت را شکل داد و برای آن جان دادند، ما اگر کارهایی کنیم که با اعتقادات سازگار نباشد، این اولین پایه سست میشود که مثال آن فساد، دروغ گفتن برخی مسئولان، مال اندوزی و اشرافیگری برخی مسئولان است.
دومین پایه مشروعیت نظام «کارآمدی» است. اصلیترین وظایف یک حکومت ایجاد رفاه و امنیت و سلامت است، اگر حکومت نتواند وظایف اصلی خود را انجام دهد به چه دردی میخورد؟ اگر کارآمدی ضعیف شود فلسفه وجودیش زیر سوال میرود که مشروعیتش را میکاهد.
«قانون» سومین پایه مشروعیت حکومت است، وقتی فساد سیستماتیک همچون موریانه پایههای نظام را میخورد چه حاجت به توطئه خارجی؟
از اعتراض روشنفکران نگران نباشیم ولی از اعتراض تودههای مردم نگران باشیم
وقتی بیعدالتی اجتماعی و حقوقی وجود داشته باشد، مردم تا یک حدی تحمل میکنند و سپس اعتراض خواهند کرد. خداوند در قرآن گفته بدگویی و بلند فریاد زدن عیبها را دوست نمیدارد جز برای مظلوم. یعنی مظلوم میتواند ناسزا بگوید و فریاد بزند.
وقتی کارگران بیکار شوند و تامین نباشند چه اتفاقی میافتد؟ این هم باعث میشود که مردم اعتراض کنند.
از اعتراض بعضی از روشنفکران نگران نباشیم ولی از اعتراض تودههای مردم نگران باشیم که طرفدار نظام هستند و نظامشان را میخواهند ولی حاضر نیستند این بیعدالتیها را شاهد باشند.
موسوی نخست وزیر خمینی بود و کاری که اینها کردند خیانت به خودشان و کشور بود و اگر وی این کار را نمیکردند رئیسجمهور بعدی بود، موسوی که از روحانی بهتر بود اما رفتار آنها باعث شد شرایط امنیتی شود و سوء استفادههایی انجام شد.
وقتی شعار دادند «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» به آقای خاتمی و آقای موسوی نامه نوشتم و گفتم اگر سیاست خارجی امام را در یک کلمه خلاصه کنیم آن کلمه «فلسطین» است و اگر بخواهیم امام را در سیاست داخلی در یک کلمه خلاصه کنیم آن کلمه «ولایت فقیه» است.
من دلم میخواهد این مساله زودتر حل شود و اینها برگردند، ولی حل این موضوع راه دارد و کسانی که اینطور ضربه زدند باید عذرخواهی کنند و حداقل ابراز پشیمانی کنند تا راه باز شود. افتاب نیوز