فکر می کردم که عشق،
هدیه یک شاخه گل
یا که تصویر شمع و پروانه ای ، تنهاست.
فکرمی کردم که عشق
آواز قناری ها
یا که گرمای خورشید ست.
عشق آزادی، نه هدیه ست و نه گل،
یا که تصویر شمع و پروانه ها ست .
عشق آزادی میهن ،
فریاد عاشقان درآتش است .
شعرهای عارفان در شعله هاست .
عشق آزادی میهن ،
رقص عاشق درمیان شعله هاست.
همچو سیمرغ
در دل آتش،
دگر فریادها ست.
گرچه فصل عاشقی ست،
وقت عریان حقیقت ،
در حریق شعله هاست .
در میان عاشقان عاشقان ،
درمیان جمع یاران،
عاشقانه سوختن است.
آن که عاشق شد،
به آزادی و آزادگی،
تا سرای جاودان سوزد، به پای عاشقی.
وای بر روزی که قاضی
حامی مجرم شود،
عشق در آتش بسوزد،
شاکی و مشعل شود.
آن یگانه غرور عاشقان
درمیان شعله ها،
درس عشق زندگی
از لحظه های عشق
می داد.
افسانه اسکویی
۲۰جولای ۲۰۲۰ - ۳۰خرداد سال ۱۳۶۰
کودتای ۱۷ ژوین، روز شهدا وزندانیان سیاسی
.
دوستداشتن:
دوست داشتن در حال بارگذاری...
مرتبط