تاملی بر یک آمار !

سازمان مجاهدین خلق در اطلاعیه ایی اعلام کرد: ۳۶۲۶ نفر از هوادارانش در جریان قیام ۶ ماهه دستگیر و یا ناپدید شده اند . البته پر واضح است که آمار شهدا بدلایل امنیتی برای خانواده ها اعلام نشده و در وقت مناسبی احتمالا اعلام خواهند کرد. 

تاملی بر نفس این آمار می تواند برای هر فرد منصفی بسیار روشنگر باشد. قبل از هر چیز این آمار البته که در نگاه اول شوکه کننده و تلخ، بخصوص برای یاران مقاومت و مردم تحت ستم است. اما اگر قدمی به عمق برویم، می توان معانی نانوشته دیگری هم در آن دست یافت. همه آنانی که در عرصه سیاسی ایران، دستی در آتش مبارزه دارند قطعا در می یابند که در کف خیابان های ایران در ۶ ماهه گذشته چه در جریان بوده است؟ آنچه در زیر می آید نتیجه یک طوفان ذهن اولیه در باره این آمار است:

یکم . نشان از ابعاد حضور نیروی پیشتاز در قالب کانون های شورشی است .

دوم: نشان از رشد کمی و کیفی کانون های شورشی از قیام ۹۸ به بعد است. 

سوم: نشان از عمق عنصر سازماندهی دارد بطوریکه اسم تک به تک آنها م مشخص و قابل ارائه به سازمان های بین المللی است. 

چهارم: بیانگر عمق ریشه داری مجاهدین در جامعه ایران و میزان نفوذ توده ایی آن هاست .

پنجم: بیانگر میزان فداکاری است . براستی کدام جریان دیگری را می توان سراغ گرفت که نه در این ابعاد بلکه یک دهم آنها این چنین بی چشمداشت برای خلق شان نثار کنند؟

ششم : نشان می دهد که کف خیابان دست و تحت هدایت چه کسی بوده است؟ 

هفتم : می توان فهمید که علت جهش شیطان سازی رژیم و همپیمانان در دوران قیام چه بوده و مشخص شد برخلاف کسانی که میگویند رژیم بخاطر تنفر مردم از مجاهدین و برای سرکوب آنها است که همه قیام را به مجاهدین نسبت می دهد!! تا کجا بی پایه و دشمن و هماورد اصلی رژیم بطور واقعی و تمام قد مجاهدین هستند .

هشتم : بخوبی ملموس است که سمت و سوی قیام به سوی آتش بیشتر است .

نهم : بخوبی می توان دریافت که چرا بچه شاه همسو با پلنگ صورتی نظام سلامی، فراخوان به خانه نشینی و نیامدن به خیابان می داد!!

دهم: قیام اگر چه کمی فروکش کرده اما دقیق تر این است که در حال حاضر در مرحله تجدید قوا است و به زودی به کف خیابان باز خواهد گشت . 

نعمت فیروزی