دانستن دردناک است اما تعجب کردن به همان اندازه دردناک است

افسانه اسکویی

 جشنواره فیلم مستند؟ !

فیلم مستند فیلمی است که جنبه ای ازواقعیت را مستند می کند،اما درفیلم به اصطلاح مستند «کودکان کمپ اشرف» چه واقعیتی نشان داده شد؟ طبق فیلم ”مجاهدین با عراق متحد شدند!،مجاهدین فرقه هستند!ومادران وپدرانی بی عاطفه! ”.این ها جملاتی است که روزانه دراین سالیان ازوزارت اطلاعات رژیم ایران شنیده وخوانده شده است! جالب توجه است که زنان ومردان اوکرائن در خبرگزاری های کشورهای اروپایی مورد تشویق قرارمی گیرند! وقتی برروی کودکانشان نام نویسی کرده وبه خارج ازمرزها وبه انسانهایی ناشناس تحویل داده می شوند! بدون آینده ای مشخص!!!

تبلیغ فیلم ”کودکان کمپ اشرف ”در سایت جشنواره فیلم تمپو:

۱- ”تصویر تکان دهنده کودکانی که در دهه ۹۰ به سوئد فرستاده شدند تا به نسل بعدی مبارزان گروه اپوزیسون مجاهدین خلق، تبدیل شوند”.

 درحالیکه چنین ادعایی درفیلم ثابت نشد!.بلکه امیریغمایی هم باموافقت پدرش ،اسماعیل یغمایی، (صدای صوتی درفیلم) به اشرف رفت.اگرچه درفیلم نشان داده نمی شود که امیرچگونه بدون پاسپورت دوباره به سوئد وارد می شود!

۲-”هزاران کودک ازپایگاه نظامی جنبش درعراق به هواداران در اروپا فرستاده شدند”.

این به اصطلاح ”مستند ”چگونه قابل اعتماد است در حالی که ۹۹۶ کودک دیگر نادیده گرفته شده اند؟

۴ کودک ازهزار کودک ، یعنی چهاردهم درصد هنرپیشه این ”مستند ” شده اند وبقیه ۹۹۶ نفر چشم پوشی شده است. 

جشنواره فیلم مستند تمپو

آیا جشنواره فیلم مستند تمپویک انجمن غیرانتفاعی، غیر حزبی و مذهبی که درسایتش ادعا کرده است می باشد؟پس چرامانند رژیم ملایان درایران ، گفته های آنها را بدون استدلال بکاربرده است؟ پس باید به غیرحزبی وبی طرف بودنش که درسایتشان تعریف شده است، شک کنیم بخصوص زمانی که  بدون استدلال وعلیه آنچه درماهیتش ادعا می کند، رفتار کرده است. 

این به اصطلاح” فیلم مستند” حاوی تبلیغات برای رژیم ایران و علیه مجاهدین خلق است.

کودکان بزرگسال امروز

ازاینکه این کودکان بزرگسال امروزکه بین ۴۰ تا ۴۵ سال سن دارند، درکشورهای دمکراسی مانند سوئد دنیا نیامده اند ودرایران تحت حاکمیت رژیم دیکتاتور- تروریستی ملایان درایران دنیا آمدند،جای تآسف دارد.

 کودکانی که درسويدآمده بودند،سرپرستی به نام ”فردامین ” ازطرف اداره خدمات اجتماعی سوئد (سوسیال) داشتند که مسئولیت مسائل حقوقی و قانونی ومالی کودکان رابرعهده داشتند. درصورت ناخشنودی کودک درخانواده این کودکان می توانستندبه خانواده دیگری منتقل شوند.

بنابراین مسيولیت حقوقی وقانونی کودکان باسوسیال سوئدبوده است .سرپرستان مراقبت کودک را به عهده داشته اند و بابت این اقدام انسان دوستانه شان هیچ گونه حقوقی دریافت نمی کردند.

اگر این بچه ها توسط مجاهدین به خارج ازعراق اعزام نمی شدند، مسلمآ در جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ یا در بمباران های پایگاه های مجاهدین توسط  آمریکا ومتحدانش درسال ۲۰۰۳ کشته می شدند. درهمان زمان تعداد ۷۰ نفرازمجاهدین خلق دربمباران های آمریکا وانگلیس ومتحدانشان کشته شدند. پس این بچه های بزرگسال امروز باید خیلی خوشحال باشند که همراه والدینشان توسط مجاهدین محافظت شده و سپس به خارج ازعراق فرستاده شده اند.

کودکان درجنگ 

امروزشاهد نمونه بارزکودکان درجنگ اوکراین هستیم که توسط والدین با بدن های نام نوشته به افراد بیگانه درآن طرف مرزهای اوکراین سپرده می شوند که برای رزم دردفاع ازسرزمینشان بروند. همچنین هزاران کودک فنلاندی درجنگ زمستانی بوده اندکه والدینشان آنها را به سوئد فرستادند که از درگیری نجات دهند. به همین ترتیب، فرزندان مجاهدین درطول جنگ خلیج به کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی فرستاده شدند تاحفاظت شوند.نمونه دیگردرجنگ جهانی دوم فرستادن کودکان به سرزمین های دوردست ازجمله استرلیا توسط دولت انگلیس برای جلوگیری ازصدمات به کودکان دربمباران های فاشیسم هیتلری بوده است.نمونه های مشابه دیگری هم درجنگ ها وجود دارند.

درباره ساخت فیلم 

 بحث درباره ساخت فیلم ”کودکان کمپ اشرف” رابه کارشناسان واگذارمی شود ولی به هدف فیلم که تبلیغ برای رژیم ایران وعلیه مجاهدین خلق،درادامه سیاست مماشات است،اعتراض وارد است. 

این فیلم اولآ متضاد با هدف نوشته شده درسایت جشنواره فیلم تمپواست.ثانیآ استفاده ازفیلم هایی که متعلق به مجاهدین خلق وکودکانشان درسالیان پیش ازحمله آمریکا به آنان بوده است،چگونه دراختیار فیلم سازو دست اندرکاران قرارگرفته است؟

متاسفانه دراین فیلم تبلیغاتی برای رژیم ایران، به کودکان بسیاری که تجربه ای مشابه این ۴ کودک بزرگسال نداشته اندوسرپرستان آنان که با جان ودل افتخار تربیت این کودکان راداشته اند، توهین می شود.

این کودکان یا انسان های مبارزی دراشرف شده اند یا درخارج ازایران تحصیلات عالی وزندگی شرافتمندی دارند و درخدمت وزارت اطلاعات رژیم نیستند.

 بی اعتمادی کامل به جشنواره فیلم تمپودرباره انتخاب ” فیلم مستند” “کودکان کمپ اشرف” سوال مهمتری را مطرح می کند که چگونه می توان به انتخابات دیگر”جشنواره فیلم مستند” تمپودرباره کشورهای دیگراعتماد کرد؟

کلیسای سوئد 

دانستن دردناک است اما تعجب کردن به همان اندازه دردناک است

بااعتقاد کامل به این که می دانیم فقط عشق وخوبی می تواند دنیای آینده برای جوانان وکودکان رابسازد، وکلیسا جایی برای روشن کردن شمعی است که عشق ومهربانی مسیح را برقلب های خسته وغم دیده انسان ها ی مظلوم بتاباند،باحمایت کلیسای سوئد درانتخاب ”فیلم مستندجشنواره ” یعنی ”کودکان کمپ اشرف” گروه کثیری ازایرانیان دچارتعجبی شده اند که ضربه روحی عاطفی واعتقادی خورده اند.

کلیسای سوئد معرف عشق ومحبت عیسی مسیح  برای کمک به مظلومان است.انتخاب چنین فیلمی با هدف تبلیغ رژیم ایران درضدیت با مجاهدین خلق وهوادارانش که سالیان جنایات رژیم فاشیستی مذهبی ایران را با مغزواستخوان ودرسال های مهاجرت تحمیلی با روح خود لمس کرده اند، بسیارغم انگیزتر وتعجب انگیزتر است.

کلیسای سوئد مسلمآ باتجربیاتی دراین قرن ها دریافته است که کودکان جنگ صدمات بحرانی بسیاری راباخود تاآخرعمرخواهند داشت.در”کودکان کمپ اشرف” به دروغ پراکنی علیه مجاهدین (تنها نیروی جدی مبارز علیه رژیم فاشیسم مذهبی- تروریستی ودیکتاتوری شاه) پرداخته شده  است.

مساجد تروریستی رژیم ایران درسوئد وسایرکشورها، نه تنها مکانی برای تسکین انسان ها نیست بلکه منبع تبلیغ تروریسم وفاشیسم مذهبی ملایان ایران است.

 متاسفانه کلیسای سوئد با این انتخاب بسیاری را از نورمحبت وعشق مسیح که قربانی ظالمان دوران خودش شده بود،وبا روشن کردن شمعی درکلیساهای سوئد برانسان ها ی دردمند می تابید،محروم کرده است. 

درمقاله قصد پاسخ به سوالاتی که درفیلم تبلیغاتی ساخته شده رژیم ارتجاعی ایران به نام ”کودکان کمپ اشرف” نیست.پاسخ به سوالات فیلم درافکارمردم ایران و مقاومت ایران روشن است.