ذوالنور: ظریف را تحریم کردند زیرا دیگر برایشان فایده‌ای نداشت

قسمتهایی از تحلیل ذوالنور از جریان اصلاح طلب و روحانی: بیش از ۶ سال است که معیشت و نان سفره مردم گروگان یک جریان سیاسی با یک گفتمان مشخص شده است؛ «جریان سازش». جریانی که می‌گوید باید با غرب کنار بیایید در غیر این صورت آب و نان ندارید بخورید.

«جریان سازش جریانی نفوذی است که قصد دارد بر انقلاب عارض شود و آن را از درون استحاله کند»؛ در اثبات این تحلیل مثال‌هایی از سخنرانی رئیس‌جمهورروحانی درخصوص قیام امام حسین(ع)(ع) مطرح می‌کند.

رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس استراتژی جدید جریان سازش پس از شکست برجام را خطرناک‌تر توصیف کرد

ذالنور: «نفوذی‌ها قله‌های مدیریتی را برای سازش‌کاران و غرب‌گرایان فتح کرده‌اند».

خط سازش تجربه مذاکرات مستقیم با آمریکا را در ادوار مختلف انقلاب داشته‌است، در ماجرای تبادل اسرای آمریکایی در لبنان آقای هاشمی تجربه بدعهدی آمریکا را داشت، آقای روحانی هم تجربیاتی از مذاکره با آمریکا داشته است. به  نظر می‌رسد ساده‌انگارانه است اگر تصور کنیم جریان سازش فقط به خاطر انحراف در مبنای اعتقادی به دنبال مذاکره با غرب است.

باید بررسی کرد نگاه مرحوم هاشمی و آقای روحانی نسبت به رابطه با غرب و آمریکا چیست؟ آقای هاشمی و آقای روحانی معتقد بودند و هستند که جمهوری اسلامی تلاش می‌کند و هزینه می کند که رابطه خود را با غرب بهبود ببخشد اما با یک خشم و غضب آمریکا همه چیز به هم می ریزد لذا بهتر است با کدخدا مذاکره کنیم. بارها این آقایان اعلام کردند که باید به دنبال کدخدا برویم، چرا با رعیت در روستا قرارداد صلح بنویسیم؟ بهتر است با کدخدا مذاکره کنیم.

 مدل ذهنی برخی آقایان مثل  مرحوم هاشمی ایجاد مدلی از جمهوری اسلامی مانند مالزی است. به عنوان مثال خاتمی اعلام می‌کند که ولایت فقیه را در چارچوب قانون اساسی  قبول دارند این در حالی است که نظریه ولایت فقیه فراتر از اصل ۱۱۰ قانون اساسی است.

خاتمی مدام از مردم سالاری دم می‌زد و با هشدارها و تشرهای رهبری کلمه «دین» را هم به آن چسباند.

ساختار تفکر سازش، التقاطی است، آقای روحانی امسال اعتراض کرد که منبر امام حسین(ع)(ع) را سیاسی کردند، سوال اینجاست که آقای روحانی منبر امام حسین(ع) را سیاسی کرده یا وعاظ مشهور تهران؟ آقای روحانی برای اینکه مذاکره با آمریکا را مشروع کند امام حسین(ع) را فدا کرد. آقای روحانی در سخنرانی گفت «امام حسین(ع) با عمرسعد مذاکره کرده است» الفاظ و لغات بار معنایی دارند، اصل مذاکره بده -بستان است، در برجام هم همین بود، الان هم اگر بخواهیم با آمریکا مذاکره کنیم همین است.

حرفهای روحانی در هیئت دولت در مورد امام حسین(ع) مورد انتقاد شدید ما قرار دارد. آقای روحانی در سخنرانی اعلام کردند؛ «امام حسین(ع) به لشکر ابن زیاد نگفت من حق مطلق و پسر پیغمبر هستم و شما باطل هستید». این اظهارات به معنای دروغ بستن به امام حسین(ع) است. آ

به عنوان مثال بعضی از بزرگان ما در اوایل انقلاب داشتند به منافقین گرایش پیدا می کردند اما برخی دیگر خیلی زود ماهیت جریان مجاهدین خلق را شناختند،

اما بعد از اینکه منافقین در وادی قیام مسلحانه افتادند و مردم را به خاک و خون کشیدند، در سال ۶۱ آقای مهندس بازرگان نامه وساطت برای امام(ره) نوشت که «مجاهدین این فرزندان راستین اسلام»، امام(ره) جواب آقای مهندس بازرگان را داد که «منافقین این فرزندان انقلابی مهندس بازرگان»آ

خامنه ای گفته است که زمان بزن دَر رو تمام شده است، رهبر انقلاب شعاری صحبت نمی فرمایند، بر اساس اطلاعات، اشراف و مبانی استدلال می کنند.

سیدحسن نصرالله می گوید اگر به جمهوری اسلامی ایران تعرضی شود، حزب الله و مقاومت وارد عمل می شود، حشدالشعبی و موکب داران می آیند با خامنه ای بیعت می کنند، مقتدا صدر که این همه تلاش شد از جمهوری اسلامی فاصله بگیرد، به نزد خامنه ای می آید، همه این موضوعات پیام های روشن و واضحی برای غرب دارد.

غرب هم می بیند اگر تعرضی به جمهوری اسلامی صورت گیرد، در یک جبهه نخواهند جنگید، باید در چند جبهه بجنگند. جرأت نمی کنند تعرضی به جمهوری اسلامی داشته باشند.

آقای کری، اوباما، تلاش زیادی کردند تا سنا و کنگره را برای پذیرش برجام متقاعد کنند، صراحتا اعلام کردند که «اگر می توانستیم با بمباران و جنگ مشکل را حل کنیم، این کار را انجام می‌دادیم» پس در حقیقت خود آنها می‌گویند نمی توانند با جمهوری اسلامی وارد جنگ شوند،

جریان سازش پس از برجام وارد وادی بسیار خطرناک تری شده یعنی عرصه امروز اهمیتش از عرصه تحمیل برجام بر مردم کمتر نیست، چون رسوایی برجام برای جریان سازش قابل انکار نیست. تمام حرف هایی که به مردم زدند دروغ درآمد. آقای رئیس جمهور گفتند که روز اول اجرایی شدن برجام، تمامی تحریم ها بالمره لغو خواهد شد.

اگر روحانی طرف آمریکایی و اروپایی اش را نشناخته و این حرف را زده یعنی واقعا نیت نداشته دروغ بگوید، پس طرف مقابلش را نشناخته بنابراین کفایت و لیاقت لازم برای اداره کشور را ندارد. اگر طرف مقابل را می شناخته، پس مردم را فریب داده و دروغ گفته است.

راهبرد جدید جریان سازش کلید خورده ، خواهند گفت شکست برجام اصلا تقصیر ما نبود، این تندهای افراطی داخلی و دلواپسان نگذاشتند، ما گفتیم برجام، اینها گفتند مرگ بر اسرائیل، ما گفتیم برجام، اینها روی موشک نوشتند نابودی اسرائیل، اینها نگذاشتند که اتفاق

مقامات غربی با صراحت گفته اند که آقای روحانی نتوانسته کاری را که مدنظر آن ها بوده است را انجام دهد؟

البته نمی خواهیم بگوییم آقای روحانی مأمور آنهاست. شاید بتوانم تحریم آقای ظریف را در همین راستا تحلیل کنم.

آقای ظریف را تحریم کردند زیرا دیگر برایشان فایده ای نداشت. من نمی گویم خدای ناکرده شخص آقای ظریف مأمور استحاله و تغییر است، این را عرض نمی کنم. من می گویم این جریان به این سمت می رود که اگر تغییر بخواهد ایجاد شود چه کسی باید این تغییر را ایجاد کند؟  از طریق رهبری که نمی توانند تغییر ایجاد کنند، از طریق سپاه که این جریان اتفاق نمی افتد، از طریق حزب اللهی ها که این جریان اتفاق نمی افتد، اگر بخواهند این کار را انجام دهند، تنها راهش از طریق دیپلماسی است، سکاندار دیپلماسی کشور چه کسی است؟ وزیر امور خارجه است.

به عنوان مثال وقتی سریال گاندو پخش می شود آقای وزیر به رهبری نامه گلایه آمیز می نویسد، به نظر شما غربی ها نمی گویند کسی که با انتقاد در یک فیلم بهم می ریزد و دست به شکایت می زند، می تواند این بارِ تغییر را به دوش بکشد؟ الف