رازینی: این اعدام مبنای شرعی می‌خواهد؛ فتوا را گرفتیم

م

علی رازینی در مصاحبه‌ای با سایت جماران به مناسبت سالگرد عملیات فروغ جاویدان (مرصاد) اعلام کرد که اعدام دستگیرشدگان جنگی به دستور و تایید خمینی صورت گرفته است.

. از خمینی فتوایی گرفتیم؛ این فتوا بسیار مهم بود و اساس بسیاری از قوانین بعدی مجلس شده است

روزنامه مشرق مینویسد: حضرت امام در حکمی که برای علی رازینی صادر کردند، می‌فرمایند: «بسم‌الله الرحمن الرحیم، جناب حجت‌الاسلام آقای علی رازینی، رئیس سازمان قضائی نیروهای مسلح‌ جنابعالی موظف می‌باشید: ۱-دادگاه ویژه تخلفات جنگ را در کلیه مناطق جنگی تشکیل و طبق موازین شرع بدون رعایت هیچ یک از مقررات دست‌وپاگیر به جرائم متخلفان رسیدگی نمایید. ۲-هر عملی که به تشخیص دادگاه موجب شکست جبهه اسلام و یا موجب خسارت جانی بوده و یا می‌باشد مجازات آن اعدام است. والسلام».

رازینی: این دادگاه‌ها ( دادگاه صحرایی) را تشکیل دادیم و در جا‌هایی هم، خصوصا در جبهه میانی، آنجایی که بعد از فاو مهران سقوط کرد، بعضی از نظامیان را محاکمه کردیم.
چون قانون دادگاه تخلفات جنگ بود، وقتی جنگ تمام شد این دادگاه هم تمام شد. البته از ثمرات بسیار مهم این قانون این بود که با مخالفانی که در عملیات فروغ جاویدان آمده بودند در این دادگاه‌ها برخورد شد؛ یعنی هیچ‌کدام از مجاهدینی را که در عملیات فروغ دستگیر شده بودند نیاوردیم در تهران یا اهواز محاکمه کنیم. در همان مناطق جنگی که دستگیر شدند، محاکمه و مجازات شدند. به موجب همین قانون با آن‌ها برخورد شد. اولین نفراتی که از مجاهدین محاکمه شدند در اسلام‌آباد بود.

با مجاهدینی که در فروغ دستگیر شدند بر اساس همین قانون برخورد شد.‌

‌چند نفر از مجاهدین را دستگیر کردید؟

باید اطلاعات این‌ها را از اطلاعاتی‌ها بپرسید.

‌شما محاکمه کرده‌اید.

ما نشمردیم.

‌زیاد بودند؟ مثلا چند ده نفر بودند؟

بله؛ چند ده نفر بودند.

‌آدم‌های مشهور سران آن‌ها هم در میان کسانی که محاکمه کردید بودند؟

نه؛ از سران آن‌ها خیلی کم بودند.

‌تشریفات دادرسی آن‌ها چطور بود و چقدر طول کشید؟

آنها، چون با دادگاه‌های زمان جنگ بود، تشریفات نداشت. در همان شهر‌هایی که دستگیر شدند محاکمه شدند.

‌یعنی قاعدتا محاکمه‌ها کوتاه‌مدت با سؤال و جواب‌های کوتاه بوده است؟

گاهی وقت‌ها ممکن بود یک ساعت یا کمتر طول بکشد.

‌شما بر روند محاکمه نظارت داشتید؟

بله. خیلی از آن‌ها را خودمان محاکمه کردیم.

‌برای تکمیل بحث تاریخی می‌گویم. اول یک‌سری از فرماندهان جنگ درخواست کردند برای اینکه قوه قضائیه قدرت نشان دهد شما باید متخلفان را اعدام کنید.

بله. ما گفتیم این اعدام مبنای شرعی می‌خواهد و مبنای شرعی آن هم در گرو فتوا است. معلوم باشد که ما شرعا مجاز هستیم اعدام کنیم. تا اینجا که اگر فردی قصد بر‌اندازی یا کمک به دشمن را داشته باشد، خودمان می‌دانیم، اما اگر قصد کسی برای ما روشن و قابل اثبات نیست، اما با عمل خودش به نیرو‌های مسلح ضربه زده است، حکم آن در قوانین آن زمان وجود نداشت.

‌این‌ها را مکتوب از امام پرسیدید یا شفاهی؟

شفاهی پرسیدیم و امام مکتوب جواب دادند.

‌مستقیم به خود امام گفتید یا به حاج‌احمد‌آقا؟

امام پیگیر قضیه بودند. مسائلی را که نظامیان منتقل کرده بودند امام پیگیر بودند. ملاقات من با امام در این مورد کوتاه بوده است.

اما چند جلسه طولانی با حاج‌احمد‌آقا بحث کردیم. چون آن زمان، زمان سرعت عمل بود، عبارت امام موجز است. مثل فرمانده کل قوا برخورد کردند. یعنی سخنرانی نیست که مقدمه داشته باشد، بلکه در دو خط است. یک خط آن مشکل شکلی ما یعنی تشکیل دادگاه در غیر محل دادگاه را حل کردند؛ چون از لحاظ قانون فرض کنید اگر زن و شوهر با هم مشکل دارند نمی‌توانید در فلان منزل بنشینید و آن را رسیدگی کنید؛ حتی اگر قاضی حضور داشته باشد. باید حتما به مقرّ دادگاه بروند.

رأی تشریفاتی دارد. باید شاکی و متهم بیایند و هر کدام سؤال و جواب شوند. آیین دادرسی دارد. در عین حال که این آیین دادرسی در اغلب موارد مفید است، در زمان‌های عجله مقداری دست‌و‌پا‌گیر است.

خمینی اجازه فرمودند که با عدم رعایت جزئیات آیین دادرسی محاکم تشکیل و به این جرائم در مناطق جنگی رسیدگی شود. پس عمق بند اول فرمان خمینی این بوده است که راه را برای تشکیل دادگاه‌هایی با تشریفات کم و حداقلی باز کردند. در گذشته این دادگاه‌ها به عنوان «دادگاه‌های صحرایی» معروف بودند وخمینی تحت عنوان «دادگاه تخلفات جنگ» آن را احیا کردند. تا زمانی که جنگ تمام نشده بود این دادگاه‌ها برقرار بودند.

‌بعد از اینکه خمینی این حکم را دادند چه اتفاقی افتاد؟

این جو خوابید.

‌یعنی بعد‌از‌آن هیچ‌کس را محاکمه نکردید؟

محاکمه کردیم.

‌به جز مجاهدین .‌


به‌هر‌حال یک عملیات پر‌خسارت برای مجاهدین بود. مجاهدین عملیات‌های آفتاب و چلچراغ را هم داشتند؛ ولی عملیات سوم آن‌ها به نام فروغ جاودان کاری کرد که به طور کلی فکر عملیات‌کردن از سر آن‌ها بیرون برود و از خواب بیدار شدند؛ چون عملیات‌های آفتاب و چلچراغ عملیات‌های سطحی کنار مرزی بودند. با نیرو‌های مرزی درگیر شدند و مقداری اسیر دادند؛ اما اینجا داخل آمدند و با خلق روبه‌رو شدند.

البته تعدادی از نظامیان اسیر ما هم با آن‌ها همکاری کرده بودند. تعدادی از آن‌ها هم به حبس محکوم و بعد آزاد شدند؛ ولی مجاهدین نوعا اعدام

اعدام مجاهدین در زندان‌ها بعد از همین عملیات مرصاد، در سه دهه اخیر خیلی مورد جنجال و بحث بوده است.
آن زمان ما آنجا بودیم و این موضوع جزء مأموریت من نبود. باید از آیت‌الله رئیسی، رئیس فعلی قوه قضائیه و آیت‌الله نیری پرسید؛ چون این مسئله در حوزه دادگاه انقلاب است. در واقع افرادی از منافقین در زندان جرائم جدیدی مرتکب شده بودند. مجددا محاکمه شدند و با آن‌ها برخورد شد.

‌یکی از دلایل اصلی اعدام‌ها بحث این بود که می‌گفتند کسانی که در زندان‌ها هستند، با کسانی که در عملیات مرصاد شرکت کردند، هماهنگ هستند. شما در جبهه‌ها در جریان این هماهنگی‌ها قرار داشتید؟‌

‌روند دادگاه مجاهدین که در عملیات مرصاد دستگیر شدند، کامل بوده است؟

بله، با استفاده از بند یک حکم امام، طبق موازین شرع و بدون رعایت مقررات دست‌و‌پا‌گیر بوده است. ممکن است مثلا وکیل نداشته باشند.

‌این مقررات دست‌وپاگیر چیست؟

فرض کنید باید کیفرخواست صادر و به صورت کتبی ابلاغ و دو هفته بعد محاکمه انجام شود. در بیابان از این چیز‌ها خبری نیست. جا‌های دیگر بدون محاکمه می‌کشند. ما سؤال و جواب می‌کنیم که اشتباهی اقدام نشود. احراز شد که این فرد از مجاهدین بوده و عالما و عامدا با آن‌ها آمده است.
‌یعنی این روند کامل طی شد؟
بله.

‌مجاهدین در میدان جنگ دستگیر شدند؟

در میدان جنگ دستگیر شدند، ولی در همان میدان جنگ دادگاه تشکیل دادیم؛ دادگاهی که قاضی واجد‌الشرایط؛ یعنی قاضی عادل دارای ابلاغ قضائی نشسته و سؤال‌وجواب کرده و سؤال‌وجواب مکتوب شده است. در همین حد تشریفات رعایت شده است، اما جزئیات دیگری مثل اینکه در دادگاه خبرنگار باشد، رعایت نشده است.

‌اگر ماجرا‌های بیشتری از آن دادگاه‌ها برای ما بگویید خیلی خوب است؛ مثلا چه کسانی را محاکمه کردید؟ چطور محاکمه می‌کردید؟ چند دقیقه طول می‌کشید؟ چه چیز‌هایی می‌گفتند؟

این‌ها متفاوت هستند. در دادگاهی که تشریفاتش کم باشد، ممکن است محاکمه کسی در حد نیم‌ساعت تمام شود و کسی دو ساعت طول بکشد. بستگی به پیچیدگی مطلب و رسیدن قاضی به مطلب دارد، چون به‌هرحال باید احراز شود.

فرض کنیم شما قاضی باشید. کسی را بیاورند و سؤال‌وجواب کنید و اقرار کند که تیراندازی کرده و چند نفر را کشته است. همین که به کشتن چند نفر اقرار کرده برای شما کافی است که او را قصاص کنید.

‌اگر حکمشان قصاص بود، چندوقت بعد اعدام می‌شدند؟ مثلا فردای آن روز اعدام شدند؟

بعضی‌ها فردای آن روز و بعضی یک هفته بعد اعدام شدند.

‌زندانشان همان زندان‌های محلی بود؟ ما تعدادی از آن‌ها را محاکمه کردیم و بعضی از آن‌ها به حبس و بعضی دیگر به اعدام محکوم شدند. فکر می‌کنم روز اولی که دادگاه تشکیل دادیم سه نفر محکوم به اعدام شدند.

یک عده از رزمندگان گفتند روحیه بچه‌ها خراب است، شهید داده‌ایم، این‌ها را به کرمانشاه منتقل نکنید. همین‌جا حکم را اجرا کنید. در شهر جنگ‌زده که تا دیروز در اشغال منافقین بوده و همه شهر از ترس منافقین تخلیه شده، کجا اعدام کنیم؟ یک ساختمان نیمه‌کاره بر سر یک سه‌راهی بود. طبقه اول آن ساخته شده بود و اسکلت طبقه دوم را زده بودند، ولی طاق نزده بودند. گفتم آنجا اجرا می‌کنیم. زمانی حوالی ساعت چهار یا پنج بعدازظهر بود که ما موافقت کردیم حکم این سه نفر را در شهر اسلام‌آباد اجرا کنند و حکم آن‌ها به صورت حلق‌آویز اجرا شد….

‌بیشتر آن‌ها جوان بودند یا افراد پیر هم در میان آن‌ها بودند؟

بیشتر جوان بودند؛ سنین مختلف بودند و پیر هم در میان آن‌ها بود.

‌زن هم در میان آن‌ها بود؟

من یک نفر را دیدم. ممکن است باز هم بوده باشد.

‌تعداد اعدامی هم زیاد بود؟

‌ولی آن‌هایی که شما و قضاتتان محاکمه کردید زیاد نبود؟

دقیقا یادم نیست، ولی به صد نفر نمی‌رسد. منبع: جماران