علیرضا یعقوبی: حقوق بشر، بازیچه «کانون مدافعان حقوق بشر» (بخش پایانی)

AlirezaYaghoobiدر بخش نخستین بحث حاضر از نقش و جایگاه «محمد خاتمی» در رژیم فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران سخن رفت.

۳۶ سال حاکمیت این رژیم بر هر ناظری این حقیقت را روشن ساخته است که رژیم ولایت فقیه بعلت ماهیت عقب مانده و مادون تاریخی اش از آنجائیکه هیچ تناسخی با دنیای کنونی و مختصات و مؤلفه های آن از جمله به رسمیت شناختن «حقوق بشر» و اعمال حق حاکمیت ملی توسط ملت ایران بنا به «اصل ولایت فقیه» در قانون اساسی اش ندارد و از درک و پاسخگویی به ضروری ترین نیازهای مردم ایران عاجز است، یگانه راه حل در مقابل خواسته های برحق و تلنبار شده ملت ایران را، همواره در سرکوب آنها یافته است.

حال بعد از سرکوب وحشیانه تمامی دگراندیشان سیاسی و نخبگان علمی و ادبی و هنری کشور و مهاجرت بخش عظیمی از آنها به خارج از ایران، قطار سرکوب که سر باز ایستادن ندارد، باندهای درونی رژیم را هدف قرار داده است.

باندی از رژیم آخوندی که به آنها «اصلاح طلب» اطلاق می شود، در جراحی های درونی رژیم بمنظور ادامه حیات، هدف قرار گرفت و در این مسیر بعد از حصر خانگی میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد و مهدی کروبی، حال نوبت به سید محمد خاتمی رسیده است که بنا به گفته سخنگوی قوه قضائیه رژیم، ممنوع التصویر شده است.

علیرغم آنکه تمامی افراد یاد شده در بالا از تمامی جنایات گذشته رژیم و کشتار وحشیانه آن نه تنها دفاع کرده بلکه خود بعنوان آمران جنایت علیه بشریت شناخته می شوند، مقاومت مردم ایران و اعضا و حامیان آنها بعنوان بزرگترین قربانی جنایات رژیم فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران بعنوان مدافعان واقعی و حافظان «حقوق بشر» بنا به سابقه مبارزاتی شان علیه فاشیسم آخوندی، دفاع از حقوق قانونی و انسانی هر یک از شهروندان ایران را بر خود فرض می دانند، ضمن محکوم کردن جنایات رژیم، از حقوق قانونی این افراد در برخورداری از حق دفاع و روند قضایی مطابق نورم های شناخته شده بین الم لی که صد البته پایبندی به آنها در توان و ظرفیت این رژیم نیست، دفاع کرده اند.

بنابراین تا آنجائیکه که به دفاع از «حقوق بشر» و حقوق شهروندی تمامی ایرانیان فارغ از نوع عقیده و مرام و اندیشه بر می گردد با «کانون مدافعان حقوق بشر» به ریاست خانم شیرین عبادی هیچگونه تمایز و اختلافی نداریم اما مشکل از آنجا آغاز می شود که:

«کانون مدافعان حقوق بشر» که رياست آن‌ بر عهده شيرين عبادی است در گزارش خود با اشاره به سخنان سخنگوی قوه قضاييه جمهوری اسلامی ايران مبنی بر ممنوعيت رسانه‌ای سيد محمد خاتمی، اين موضع را نشانه بازيچه شدن قوه قضاييه در دستان اقليتی تماميت‌خواه عنوان کرد.» (برگرفته از اطلاعیه مطبوعاتی کانون مدافعان حقوق بشر)

چونکه :

۱- این اطلاعیه دارای بار و جهتگیری سیاسی بنفع یک جناح یا باند علیه باند و جناحی دیگر است و «حقوق بشر» هیچگاه تابع چنین دسته بندی نشده و نخواهد شد و اصل بنیادین دفاع از «حقوق بشر»، مشمول هیچ قید و بندی نشده لذا برخورد گزینشی با آن از اساس محکوم و برخلاف روح حاکم بر «حقوق بشر» و اصول جهانشمول آن است.

۲- اطلاعیه حاضر این توهم را ایجاد می کند که گویا در مقابل «اقلیتی تمامیت خواه»، «اکثریتی دمکرات و آزادیخواه» در درون این رژیم حضور دارد که مخالف اقدامات و عملکردهای آن «اقلیت تمامیت خواه» است!. بخصوص اینکه این باند یعنی اصلاح طلبان پوشالی بطور مبتذل و شیادانه ادعای «مردمسالاری دینی» دارند. چنین ادعایی در کنار «حقوق مدنی» همانقدر مبتذل و فاقد مبانی منطقی و اصولی در حاکمیت رژیمی بنام «جمهوری اسلامی» است که ادعای «گفتگوی تمدنها» در مجامعه جهانی و بین المللی است.

تجربه ۳۶ سال حاکمیت این رژیم گواه صادقی بر این ادعا است که از قضا سرکوبگران و جنایتکارانی که دستشان تا مرفق در خون بهترین فرزندان این مرز و بوم آغشته است از اعضای کلیدی باند موسوم به «اصلاح طلب» محسوب می شوند که از همان ابتدای پیروزی قیام مردم ایران درسال ۵۷ در سرکوب دگراندیشان سیاسی و مفاخر علمی و ادبی و نخبگان فرهنگی و هنری این سرزمین فعال مایشاء بوده اند. از باند فاشبستی موسوم به «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» و سیدحسین موسوی تبریزی و هادی غفاری و صادق خلخالی و مرتضی الویری و بهزاد نبوی و مصطفی تاجزاده و …دهها و دهها تن از به اصطلاح «اصلاح لبان» امروزی از اعضای باندهای ترور و آدمکشی و یا قاضی دادگاههای انقلاب و شرع همین رژیم بوده اند.

هم اکنون نیز تمامی این افراد نه از حقوق دگراندیشان سیاسی بلکه از سهم خود در حاکمیت دفاع کرده و می کنند، چرا که دعوای اصلی مردم ایران نه با «خامنه ای» و یا «خمینی» بلکه با قانون اساسی این رژیم با «اصل ولایت فقیه» است که حق اعمال حاکمیت ملی را از مردم ایران ستانده و به یک فرد بنام «ولی فقیه» تفویض کرده و اعمال ولایت او همچون اعمال «ولایت بر صغار» میشمارد. یعنی بعبارت ساده، خمینی و خامنه ای با ۴ کلاس سواد اکابر و احیانا دوران تحصیلات ابتدایی بدون برخورداری از هیچگونه دانش علمی، صرف دوره ای که در حوزه جهل و جنایت علمیه گذرانده اند از حق ولایت مطلقه ب ملت صغیر ایران با آنهمه نخبه و دانشمند و دانش پژوه برخوردارند. آنچنان این واقعیت عریان و تلخ است که با هیچ ادعا و کلامی قابل توجیه آنهم بعد از ۳۶ سال جنایت و چپاول و غارتگری نیست.

تا این اصل یعنی «اصل ولایت فقیه»حاکم است، خمینی و خامنه ای و جنایات آنها علیه ملت ایران در وجود بک «ولی فقیه» دیگر تداوم خواهد یافت. با چنین قانون اساسی هیچگاه و در هیچ دوره ای از حیات رژیم حاضر، ملت ایران با «قوه قضائیه» مستقل روبرو نبوده است تا حال این «قوه» بخواهد «آلت دست اقلیتی تمامیت خواه» باشد. بنا به ماهیت چنین رژیمهایی، تمامی ارکان و نهادهای آن در خدمت سرکوب و کشتار و جنایت و همچنین فساد و غارت و بوده و خود غرق در ارتشاء و باجگیری و … می باشند. آنچنان این واقعیت از روز بنیانگذاری این رژیم اظهر من الشمس بوده و هست که ادعای «کانون مدافعان قوق بشر» مبین یک عقب ماندگی رسوا و آشکار نسبت به واقعیاتی است که از ۳۶ سال قبل تا به امروز ساری و جاری بوده است. از قضا سید محمد خاتمی از حافظان و پاسدران «یادگار گرانسنگ امام راحل» یعنی «رژیم جمهوری اسلامی» با قانون اساسی آن با «اصل ولایت فقیه» بنا به تآکیدات هزار باره خود، می باشد.

اینچنین است که حقوق بشر توسط «کانون مدافعان حقوق بشر» که خانم شیرین عبادی در رأس آن قرار دارد، بازیچه امیال فردی و باندی و جناحی قرار گرفته و دقیقا می توان از آن تنها بعنوان توهم پراکنی نسبت به ماهیت باندهای درونی رژیم و تداوم حیات نکبت بار «اصل ولایت فقیه» استنباط نمود.

از خانم عبادی بعنوان یک حقوقدان و برنده جایزه صلح نوبل که این خود او را در جایگاهی فراتر از صد البته همنشینی و پالوده خوری با پادوها و لابی های رسوای رژیم همچون تریتا پارسی و دیگر عمله به خارجه اعزام شده ای این رژیم می نشاند، انتظار این است که نسبت به چنین اجحافی در حق «حقوق بشر» و رعایت استانداردها و نورم های به رسمیت شناخته شده ی آن حساس بوده و «حقوق بشر» را به قربانگاه منافع باندی و درونی رژیمی که در طول ۳۶ سال گذشته صدها بار در مجامع حقوق بشری از جمله مجمع ملل متحد بخاطر نقض فاحش حقوق بشر محکوم گردیده است، نکشاند. این خواسته حداقلی، انتظاری ع بث از خانم عبادی بنا به جایگاهی که از آن برخوردارند، نیست.

اطلاعیه مطبوعاتی «کانون مدافعان حقوق بشر» درباره ممنونع التصویر شدن محمد خاتمی ناقض همین خواسته های حداقلی است و در تحلیل نهایی در خدمت منافع حقیر باندی بخشی از حاکمیت رژیم آخوندی قرار می گیرد که نه تنها جنایات آن رژیم را محکوم نکرده بلکه با ادعای «مردمسالاری دینی» و توجیهات دیگر در پی تداوم حیات ننگین چنین رژیمی با «اصل ولایت فقیه» که نافی حقوق اولیه انسانی است، می باشد.

پایان
علیرضا یعقوبی
۲۶ فوریه ۲۰۱۵