محمود نيشابوري:شلاق، باز هم شلاق!

Shalagh

به اين عكس دقيق نگاه كنيد، آنچه اين قداره بندان رژيم در هر كوي و برزني بساط دار و درفش و شلاق را  مهيا مي كنند، صد ها نيرو بسيج مي كنند تا به خيال خود مردم را بترسانند، اما در عكس چند دژخيم كلاه دارند كه شناخته ! نشوند، مآمورين انتطامي  بسختي! در گير ماجرا يند كه نكند قرباني خوب شلاق نخورد، جمعي از مردم هم آمده اند تا شايد سرنوشت فرداي خودشان را مي خواهند ببينند، چهره هايي هم هستند پشت پرده، كه ظاهراً ديده نمي شوند كه در اين جنايت ضد انساني شركت دارند، ولي براي مردم آشكار است

بلي همه اين بگير و ببند ها در يك كلام افول و غروب اين جانيان را بخوبي نشان مي دهد.

فجايع اجتماعي در ايران تحت حاكميت رژيم ضد انساني آخوندي، به صورت يك اپيدمي و يك فاجعه فرا گير، چنان انسانهاي محروم را در بند كشيده، كه خلاصي از آن  تا موقعي  اين جانيان بر اريكه قدرت سفياني تكيه زده اند اصلاً متصور نيست، بلكه ابعاد اين فجايع روز بروز  بيشتر و بيشتر مي شود. اين جانيان عشق و عواطف خانوادگي، گذشت و فداكاري، را به كينه مبدل كردند.  در رژيم اهريمنان زمان  همه واژه ها، همه خوبيها، همه احساسات پاك انسان را به مسلخ كينه  وقساوت بردند، شلا ق كش كردند، مهر و محبت را در پرده اي از ابهام  پيچاندند تا فراموش شود تا از فرهنگ ايران زمين محو شود.

حكومتي سراپافسادو تباهي، فساد دروني‌و همه عقايد و باور  هاي  متحجرخود را به‌خاطر محكم كردن حاكميت پليدش و نه چيز ديگر را به آحاد مردم همانند بيماري مسري سرايت مي‌دهد و امري عادي جلوه مي نمايد. رحم و مروت، گذشت و فداكاري، بخشش و كمك به همنوعان را بي اساس و ضد آن‌را كه كينه و كينه ورزي است را تبليغ مي كند. اعدام در ملاء عام، شلاق زدن، گرداندن جوانان به هزار بهانه واهي و دروغ، كشاندن مردم به بساط اعدام، وادار كردن مردم به مشاهده جان كندن بيگناهان مي كند. آيا قپه اين جنايتها در جامعه ريخته است، آن جوان، پيرمرد، پيرزن و… شاهد اعدام ديگران باشد، آنها شايد بدرستي ندانند كه شايد يكي از فردا ها خود او،پسرش و يا يكي از بستگانش به دار آويخته مي شود.

عفو و بخشش در نظام آخوندي حرام و اصلاً معني و مفهومي ندارد، فرضاً اگر بخششي هم باشد با پوش اولياي دم، همه چيز را عادي مي نمايد، اما در پشت همه فريبكاريها اولياي دم را مي ترساند و تهديد مي كند كه« قصاص» كنند و… چون در قاموس اين رژيم حتي يك نفر نيايد از عدالت! فرار كند.

براي همين رژيم دنبال كساني هست كه بدون سئوالي بكشند، يكه تازي كنند، عقل و فكر و انديشه شان را دو دستي تقديم دژخيمان كنند، كساني كه ديگر احساس، محبت و… آهسته آهسته جايش را به كينه ورزي مي دهد،گاهاً همين افراد روي اعضاي خانواده خودشان تمر ين شكنجه مي كنندو…

پس در حقيقت رژيم براي پيش بردن اهداف ضد انسانيش از ابتدا به انسانيت حمله ور شده، آن را شلاق كش مي كند و آماج گلوله هاي كينه ورزانه خود مي كند، وقتي انسانيت از مفهومش تهي شد قصاص و انتقام را جايگزين آن مي كند. كاش رژيم فقط مي‌كشت  نه كشتن انسانيت.

اين چنين است كه اين جانيان با سرنوشت انسانها و انسانيت در افتاده اند تا جايي وقاحت را پيش مي برنند كه دررابطه آنهايي كه كشتند و يا زنده هستند گويي لطف كرد ه اند. كشتند آنهايي را كه ديگر گناهشان بيشتر نشود و زنده گذاشتند  آنهايي را كه هميشه در سايه ترس زندگي كنند و از  آنهايي كه كار خلاف !كردند پند بگيرند.

محمود نيشابوري

23 9 2016