موسوی میتواند قتل عامها را افشا کند و هزاران جنایت رژیم را که بخوبی از ان اگاه است

البته حرف در مورد جنایت یک پاسدار و مدافعان حرم خامنه ای بسیار خوب و مثبت است و میشود گفت که بسیار کار خوبی کرده است.

در یک اتفاق نادر بطور ناگهانی وی شروع میکند و صحبت از جانشینی خامنه ای جنایتکار میکند. تا اینجا بسیار عالی است و نشان دهنده این است که بله سرنگونی و از بین رفتن این رژیم در چشم انداز نزدیک است که وی هم انرا احساس کرده است.

از انقلاب ۸۸ تا همین امروز بحث بر سر جانشینی این رژيم و الترناتیو ان است. اگر جنبش ۸۸ به سرانجام نرسید با انبوه جوانانی که به میدان امدند و سرکوب شدند، باید پرسید که چرا و نقض در کجا بود؟ ایا رهبران ان جنبش مقصر بودند و یا مردم ؟

بله مقوله رهبری و شایستگی و صلاحیت ان امری است که باید به ان تن داد و اگر رهبرانی که این صلاحیت را نداشته باشند و کسب نکرده باشند و در جایگاه یک رهبر به این کرسی بنشینند همان خواهد شد که دیدیم . ملت ایران هنوز رهبری دزدیده شده خمینی را فراموش نکرده است و چهل واندی است که چوب انرا با پرداخت بالاترین بها دارد میپردازد.

در خاور میانه امروز ما و بخصوص در ایران ، بحث و داستان همه جنبش ها به رهبری ان گره خورده است و اینکه تا چه میزان رهبر صلاحیت و توان این منصب را دارد پیروزی و سعادت ان جنبش را تضمین میکند و این امر جایگاه ویژه ای دارد. به سوریه و عراق و سایر کشورها نگاه کنید کم خون نداده اند و. کم کشته و فدا نکرده اند.

لحظه ای فکر کنید که رژیم در سراشیب سرنگونی است و از جامعه جهانی تا در درون حاکمیت و بالاخص مردم ایران در این امر هیچ شک و وشبه ای ندارند و همه به اینده و حکومت بعد از ان طبعتا فکر میکنند. اینجاست که الترناتیوهای مختلف در سطح جهانی و در دست اندرکاران خارجی از یک طرف و مردم و مقاومت ایران از طرف دیگر در پی ساختن و نشان دادن و معرفی ان هستند.

در تظاهرات قیامهای ۹۶ و ۹۸ مردم ایران با شعار “اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تمام ماجرا” اب پاکی را بر روی الترناتیوهای ساختگی داخلی بستند و انرا بر سر صاحبان ان خراب کردند، به طوری که در واقع در داخل ایران و مردم ما، کسی ادعای تغییر و اصلاحات مهره های داخل حکومتی را قبول نمیکرد و به قول معروف جنازه اصلاحات را نیز دفن کردند.

سپس بازیگران خارجی هم که سرانجام سقوط رژیم را بسیار نزدیک میدیدند دست به کار شدند و مدعی شدند که بله این رژیم باید برود اما عده ای خواهان “بازگشت شاه و سلطنت” و بچه شاه هستند!!!! اما از انجا که پشتوانه واقعی در داخل ایران نداشتند بیشتر در خارج هیاهو راه انداختند و بقول معروف چند نفر را هم به کمک وزارت اطلاعات خود همین رژیم در قالب اپوزیسیون به صحنه فرستادند و عکس گرفتند و تبلیغ که بله اینها میگویند “رضا شاه روحت شاد” اخبار و تلویزیونها هم شروع کردند به به و چهچه راه انداختن. اما اینبار نیز اشی که رژیم به کمک ارتجاع و وزارت اطلاعات ، به بار گذاشته شده بود در مجلس اخوندی به زمین ریخته شد و یک نماینده ای اعتراف کرد که اینها با هماهنگی و همکاری اطلاعات سپاه تظاهرات را برپا کردند.!!!!

به قول معروف این هم سوخت و بعد هم انتشار نوارهای ویدئویی در فضای مجازی که نشان میداد این تظاهرات ساختگی و توسط چند نفر مزد بگیر و با تبلیغ به اینکه مردم میخواهند به رژیم قبل برگردند از طرف رژيم طراحی شده بود تا باز هم سرکوب معترضین و مردم ایران را به این بهانه افزایش بدهند.

اما بازیگران خارجی و ارتجاع باز هم دست به کار شدند که یک الترناتیو دیگری بسازندو هرچه گشتند بجز گیسوان اشفته چیزی پیدا نکردند و وارد صحنه شدند و بله حجاب مهمترین مسئله زنان است و رهبری ان بدست یک خانم بی حجاب است و اخیرا هم اعلام کردند که میخواهند او را ترور کند و بلاخره الترناتیو بعدی هم موش زاییده شد و همه دست اندرکاران فهمیدند که الترناتیو انها باید قدری سابقه و مبارزه داشته باشد تا انها بتوانند روی ان سوار شوند. بچه شاه و خانم پریشان مو که نشد الترناتیو .

حالا صحنه را کمی هیجان. انگیز تر کرده اند. ارتجاع و استعمار دست به کار شدند.

یکدفعه صبح از خواب پا میشی و میبینی که رهبر بی خاصیت سبز که تقریبا سیاه شده بود به سخن امده است و به قول خودش از جانشینی خامنه ای پرده برمیدارد و میخواهد انرا افشا کند.!!!!

تاریخ نشان داده است که هرگز نمیتوان به عقب بازگشت در جنبش ۸۸ البته موسوی، بعنوان رهبر انتخاب شده بود. اما بی صلاحیتی و بی جربزگی خود را به نمایش گذاشت . انروز میتوانست با جمعیتی که به همراه داشت و اعتمادی که مردم به ا ن کرده بودند کارهای بزرگی انجام بدهد اما عدم شایستگی و دل سپردنش به خمینی ملعون هرگز نمیتوانست و نگذاشت که نقش خود را بعنوان یک رهبر مردمی ایفا کند.

به تاریخ نگاه کنید ، درست مانند حزب توده، در شرایطی امکانات و قدرت بازی در سطح سیاسی ایران را داشت اما با خیانت و وابستگی، مهر ذلت و خواری را بر پیشانی خود ثبت کرد.

بله میرحسین موسوی هم میتوانست اگر صلاحیت داشت در قیام ۸۸ مردم را در مسیر ازادی و رهایی و احقاق حقوقشان از دست ولی فقیه ازاد کند اما نتوانست و نخواست زیرا که هم جنس و هم زاد خمینی بوده و هست.

پس بازهم هر که حتی یک سیخ و یک سوزن به رژيم بزند کار خوبی کرده است را باید تشکر کرد اما باید هشیار باشیم و بدانیم که در سراشیب سرنگونی رژيم گول نخوریم