نعمت فیروزی: مصاف با «مارپیچ سکوت»؛ انحصار رسانه ایی؛ اختناق مطلق

سرکوب و تبلیغات انحصاری دو اهرمی است که به موازات هم در نظام های دیکتاتوری بر علیه مخالفین بکار برده میشود .تبلیغات از این جهت انحصاری است که تبليغات مخالف یا اساسا امكان پذير نیست یا همراه با وحشت و ترس از دستگيری و پرداخت قیمتی گزاف است . در عصر حاضر با پیشرفت صنعت و تکنولوژی بکار گرفتن پیشرفته ترین وسایل ارتباطی در تبلیغات دیکتاتورها جای ویژه دارد. آنها علاوه بر سرکوب فیزیکی یعنی دستگیری و زندان و شکنجه و اعدام؛ برای بسط نسبی یا مطلق اختناق؛ از شیوه های مختلفی کما بیش مشترک در عرصه تبلیغات استفاده میکنند. واکاوی این شیوه ها به ما کمک می کند تا فهم کنیم چگونه دیکتاتورها موفق میشوند حتی برای مدتی طولانی اختناق مطلق را در جامعه سایه گسترکنند . درمیان نظام های دیکتاتوری از این حیث؛ نظام ولایت فقیه حاکم بر میهن مان جایگاهی ویژه دارد.
«مارپیچ سکوت» با مضمون شیطان سازی
شیطان سازی محتوای اصلی روندی است که دیکتاتورها بکار می برند تا مخالفین خود را از میران بدر کنند . مفهوم آن اطلاق گسترده هر نوع عمل یا صفت پلید و زشت و غیر انسانی و غیر اخلاقی به مخالف و اپوزیسیون است تا بدین وسیله افکار عمومی نسبت به آن دچار شک و تردید شود تا آنها از مردم طرد شوند. این مهم در یک روند پیچیده شونده مارپیچ و طولانی انجام میگیرد که در علوم ارتباطات به نظریه «مارپیچ سکوت« پردازش شد. تاریخ 40 سال اخیر ایران در بنگاههای تبلیغاتی داخلی و خارجی و در یک دهه اخیر در فضای مجازی؛ مملو از نمونه های متنوع این شیطان سازی علیه مقاومت ایران و مجاهدین است. .
«مارپیچ سکوت» نظریه‌ای در علوم ارتباطات است که دانشمند و نظریه پرداز آلمانی، الیزابت نوئل نیومن در سال 1973 مطرح کرد. مطابق این نظریه: بر اساس قدرت رسانه‌ای می‌توان عقاید مخالف را مأیوس ساخت و اجازه داد در گرداب سکوت به فراموشی سپرده شوند. مدل ارتباطی مارپیچ سکوت که در باب شکل دادن افکار عمومی است، بر تأثیر قدرتمند رسانه‌ها بخصوص تلویزیون تاکید دارد. الیزابت نوئل نیومن بر این باور است که سه عامل یا ویژگی بارز ؛ تعیین عملکرد رسانه ها را به‌عهده می‌گیرند و آن را قدرتمند می‌سازند.این سه عامل عبارتند از :

  1. انباشتگی: به معنی تکرار مستمر پیام مورد نظر در رسانه های مختلف رادیو و تلویزیون و مطبوعات؛ سینما و…(درنظام آخوندی مسجد و نماز جمعه و مراسم مذهبی را علاوه کنید.) که باعث میشود تعداد افرادی که پیام را نشنیده باشند بسیار کم شود.
  2. هماهنگی: مردم به دلیل ترس از انزوای اجتماعی و فشار گروهی خود را با دیدگاه‌های غالب هماهنگ می‌سازند.(بیان دیگری از ضرب المثل خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو)
  3. حوزه عمومی: به نظر نیومن انسان، به شدت وابسته به محیط اطراف خویش است.
    به عبارت دیگر حاصل ضرب 3 عامل فوق باعث می شود فرد از طریق رسانه‌های جمعی اطلاعات اطراف خویش را کسب می‌کند و با کمک همان اطلاعات نظر شخصی خود را به وجود میاورد. در قدم بعد تلاش میکند نظر خود را با دیدگاه غالب سازگار سازد ،(همرنگ شدن ) وبیشتر تمایل پیدا میکند نظر خود را بازگو کند(فعال میشود). وافرادی که مخالف دیدگاه غالب هستند و متقاعد نشده اند کمتر فعال میشوند. در واقع این همان عاملی است که منجر به گرداب ومارپیچ سکوت می‌شود. بدین معنی که شخص تصور میکند که تعبیر او با برداشت افکار عمومی در تعارض است و سکوت اختیار خواهد کرد. انگیزه شخص برای سکوت ممکن است نتیجه ترسی باشد که او از منزوی شدن خود دارد.( نقل به مضمون از ویکی پدیا دانشنامه آزاد)
    آنچه در باره مارپیچ سکوت گفته شد در جوامع دموکراتیک مصداق دارد . در حاکمیت های دیکتاتوری بخصوص نظام ولایت فقیه؛ علاوه بر ترس فردی از انزوا ؛ سرکوب و کشتار و زندان و شکنجه و همچنین انحصار تبلیغات ؛ از دیگر اهرم هایی است که برای ایجاد پروسه مارپیچ سکوت بکار میگیرند.
    مصاف با مارپیچ سکوت و انحصار رسانه ایی
    پس از سرکوب قیام 88 دیکتاتوری ولایت فقیه برای مقابله با جنبش آزادیخواهانه مردم ایران و برای به انحراف بردن آن؛ سیاست صدور روزنامه نگار و مطبوعاتی و اهل قلم به خارج کشور را بطور گسترده در پیش گرفت . خیل عناصر بسیجی و سپاهی و بعضا عناصر جوخه های تیرباران دهه 60 را رنگ عوض کرده تحت عنوان منتقد نظام و اصلاح طلب در تلویزیون های صدای آمریکا VOA و BBC ودویچه وله و سایر موسسات تبلیغی بکار گرفت . علاوه بر این با حمایت غیر مستقیم از تاسیس شبکه های تلویزیونی فارسی زبان مانند ایران اینترنشنال و من و تو و گسیل ماموران خود به این شبکه ها؛ بسیج گسترده خود را برای به انزوا کشاندن «پیام براندازی» مقاومت ایران و مشخصا مجاهدین خلق؛ آغاز کرد تا در یک فرآیند تبلیعاتی و مارپیچ سکوت به فراموشی سپرده شوند.
    القصه! رژیم آخوندی با کمک دهها هزار سایبری بسیجی داخلی با کوبیدن بر طبل »اسلام ستیزی« و نفی خشونت چنین وانمود می کردند که مردم ایران از اسلام و خشونت بیزارند و برای تغییر در جامعه ایران باید مجاهدین را هدف گرفت که هم به اسلام اعتقاد دارند و هم خواستار براندازی قهری و آتش جواب آتش هستند . این استراتژی تبلیغاتی اما برای انحراف نیروی میلیونها جوان ایرانی به تنگ آمده از این همه ستم آخوندی در داخل و خارج کشور بود تا در این عصیان و تنفر از آخوندها نه تنها به مجاهدین نزدیک نشوند؛ بلکه در دام موج اسلام ستیزی و بی هزینگی به هرز رود . محاسبات بنای این استراتژی در مینیمم تقسیم 50 -50 نفرت مردم و بخصوص جوانان با این همانی ساختن بین رژیم و مجاهدین؛ و در ماکزیمم هم ایزوله و فراموش شدن مجاهدین در دهلیزهای تاریخ به عنوان دشمن و آلترناتیواصلی و در نتیجه نجات آخوندهای تبهکار حاکم است . در آن شرایط که مجاهدین با پیکری خون آلود در اشرف و لیبرتی در زیر موشک و خمپاره و حملات زمینی نیروی قدس مشغول دفاع و حفظ تشکیلات خود بودند؛ طبیعی بود که آخوندهای تبهکار با بهره بردن از خوان گسترده مماشات که بخصوص از زمان اشغال عراق توسط آمریکا نصیب شان شده بود چند قدمی پیشروی کنند .
    بدنبال خروج و هجرت موفق مجاهدین از عراق به آلبانی به گواه بسیاری از صاحبنظران سیاسی ؛ مقاومت ایران از حالت دفاع خارج شد و به تهاجم روی آورد. شاخص های مادی زیادی را می توان بر این ادعا برشمرد که جای آن در این نوشته نیست و باید در وقتی دیگر به آن پرداخت .
    استراتژی تشکیل و بسط و گسترش کانون های شورشی پس از هجرت مجاهدین از عراق به عنوان کشف جدید قانونمندی تحول جامعه ایران توسط رهبری مقاومت در دستور کار قرار گرفت و پس از یک سال پراتیک تبلیغی موفق به بار نشست و در قیام سال 96 دیالک تیک جامعه ایران ونبرد مردم ایران و رژیم ولایت فقیه را به یک جهش رساند و در آن «شعار اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» به ظهور رسید . از این سرفصل سیمای آزادی به مثابه رسانه اصلی قیام و رساننده اصلی صدای جوانان قیام آفرین در کانون تحولات قیام و مورد استقبال بیش از پیش جوانان قرار گرفت.
    سیمای آزادی شکافنده سد اختناق
    تمرکز سیمای آزادی با فراخوان به قیام وپخش روزانه فعالیت های کانون های شورش و پوشش کامل قیام های منطقه ایی در سال 97 این رسانه بیش از هر رسانه دیگری به کانون تغییر و امید و چراغ روشنایی خانه های مردم ایران تبدیل کرد. همگام با التهاب جامعه و بیقراری اش برای قیام «هرلحظه با قیام» را به درون خانه ها برد . از تمرکز مونیستی بر قیام و فراخوان به «قیام در هر زمان و در هر مکان» است که جوانان و مردم ایران در کمال هشیاری در کمین لحظه ها نشسته و مترصد استفاده از فرصت بودند که از جرقه گرانی بنزین حریقی برخاست و قیام کبیر و سراسری آبان متولد شد . این سیمای آزادی بود که هم فراخوان دهنده قیام هم هدایتگر صحنه قیام با پخش بیانیه های رهبری مقاومت؛ و هم انعکاس دهنده شکوه قیام در سراسر جهان بود. پس از آن نیز برخلاف ماموریت رسانه های تحت انحصار که برای خوشآمد رژیم شکست قیام و تمام شدن آن را هر روزه بوق می کنند؛ بر استمرار آن قیام بزرگ با پخش فعالیت های کانون های شورشی از یک سو و پخش درد و رنج مردم ایران بخصوص در دوران کرونا تمرکز دارد .
    اینچنین ودر این کشاکش خونین و شرافتمندانه است که اختناق مطلق ترک برمیدارد و سیمای آزادی فاتح مصاف با انحصار رسانه ایی و مارپیچ سکوت می شود . برنامه همیاری 25 به عنوان نمود روشنی از این فتح بود که با رژه شورشگران آزادی در مدت 4 روز نشان داد که ملاها و مماشاتگران بین المللی با تمام عمله و عکره اعزامی و مستخدم در تلویزیون ها و بنگاههای سخن پراکنی در گم شدن و به فراموشی سپردن پیام مقاومت و مجاهدین شکست تلخی خورده اند و این خود آنان هستند که در دهلیز مارپیچ دروغ و بی شرافتی محکوم به شنیده نشدن و انزوا هستند . به یقین آینده بلند و بلند تر شدن پیام براندازی و سرنگونی و قیام مردم ایران علیه حاکمیت غاصب آخوندی و تحقق سرنگونی نشان خواهد داد.
    نعمت فیروزی
    24 دی99
    13 ژانویه 2021