گزارشی از فاجعه «کودک آزاری» و «همسرآزاری» در ایران

روز آنلاین به نقل از معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی رژیم، خبر داده که ۱۷ درصد تماس‌های برقرار شده و مرتبط با خط اورژانس اجتماعی (۱۲۳) از ابتدای سال ۹۳ تا کنون، در ارتباط با «کودک آزاری» و «همسرآزاری» بوده است. حبیب‌الله مسعودی‌فرید با اشاره به آمار تقریبا یکسان کودک‌آزاری در دختران و پسران گفته است که اغلب کودکان آسیب‌دیده در سنین زیر پنج سال هستند؛ چرا که فرد در این سنین آسیب‌پذیر‌تر و دارای قدرت دفاعی کمتری است.

معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی به صورت جزئی‌تر نیز اعلام کرده از مجموع ١٢٠ هزار تماس در هشت ماه نخست سال ٩٣، ۹ درصد مربوط به کودک آزاری و هشت درصد مربوط به همسر آزاری بوده است. یک محاسبه سرانگشتی بر مبنای این آمار نشان می‌دهد که در این مدت، حدود ۹ هزار و ۶۰۰ مورد همسرآزاری و ۱۰ هزار و ۸۰۰ مورد کودک آزاری تنها به این مرکز گزارش شده است؛ آماری که به طور قطع نشانگر تمام موارد به وقوع پیوسته در کشور نیست. این مقام سازمان بهزیستی هم تاکید کرده که آمارهای مرکز اورژانس اجتماعی فقط در ارتباط با تماس‌هایی است که با این مرکز انجام شده و برای مثال نمی‌تواند نشان‌دهنده میزان شیوع کودک‌آزاری یا همسرآزاری در کشور باشد.

آمار دقیقی در خصوص موارد کودک‌آزاری در ایران وجود ندارد اما آنچه عنوان می‌شود، بنا به اذعان مسئولان و کار‌شناسان تنها بخشی از فاجعه است. کار‌شناسان معتقدند در مقابل یک مورد کودک آزاری که فاش می‌شود، حداقل ۲۰ مورد دیگر پنهان می‌ماند.

قابل توجه خوانندگان، بخش حوادث رسانه‌های ایران هر روزه موارد زیادی از کودک‌آزاریرا منعکی میکند.؛ کودکانی که بسیاری از آنان نه در کوچه و خیابان و توسط یک غریبه، که در محیط خانه و توسط پدر و مادر، نامادری و ناپدری، خواهر و برادر و… آزار می‌بینند.

بنا بر آمارهای رسمی بیش از ۹۰ درصد کودک آزاری‌ها در محیط خانه اتفاق می‌افتد و ۸۰ درصد کودک آزاری‌ها توسط والدین معتاد صورت می‌گیرد. عامل ۴۸درصد موارد کودک آزاری ثبت شده در ایران پدران و عامل ۲۳ درصد این موارد، مادران بوده‌اند.

اخیر یک فعال حقوق کودکان، اخیرا با اشاره به افزایش جرایم جنسی علیه کودکان به صورت پنهان گفته است: «در برخی موارد تجاوز به کودک از طرف کسانی است که رابطه نزدیکی با کودک دارند و حتی ممکن است از محارم او نیز باشند.»

به گفته این فعال حقوق کودکان، به دلیل اینکه بیشتر سوءاستفاده‌های جنسی علیه کودکان هنگامی روی می‌دهد که این کودکان در سنین پایین هستند، حتی ممکن است متوجه این مسائل نشوند و در مواردی هم در صورت عنوان کردن با تهدید مواجه می‌شوند.

این در حالی است که قانون موجود از کودکان آسیب‌دیده در مواجهه با پدران و مادرانی که کودکان بی‌پناه‌شان را آزار داده‌اند، حمایت نمی‌کند.

علی نجفی توانا وکیل دادگستری و استاد دانشگاه در این مورد به ایلنا گفته است: «اکنون قانونی برای مورد آزار قرار گرفتن کودکان توسط والدین نداریم، در حالی که می‌دانیم که بیشترین ایذاء‌ و اذیت را والدین نسبت به فرزندان دارند.

جالب است که بدانید که قتل طفل توسط پدر، قابل مجازات قصاص نیست. البته آزار و اذیت فرزندان توسط والدین تنها به علت ضعف قانون نیست و علت آن را باید در ضعف فرهنگ، مسائل اقتصادی، مسائل تربیتی و ناآگاهی والدین جستجو کرد. هرچند که در صورت وجود قانون مانع، یعنی قانونی که والدین را برای انجام تنبیه غیر متعارف، قابل مجازات تلقی کند، ما می‌توانستیم با بخشی از این جرایم مبارزه کیفری کنیم.»

فهیمه حاج محمدعلی، وکیل پایه یک دادگستری و فعال حوزه کودکان پیش‌تر با ابراز نگرانی از روند رو به افزایش کودک‌آزاری در کشور به «روز» گفته بود: «همانطور که می‌دانید مردان بیشتر از زنان دست به کودک آزاری می‌زنند، اما سئوال اینجاست که چرا مادر شاهد آزار دیدن فرزندش و خودش است و باز هم تحمل می‌کند؟ چون قانون حمایتی از زن نمی‌کند. مادر اگر بخواهد طلاق بگیرد و از محیط خشن خانه خارج شود، دست و پایش بسته است.»

این حقوقدان معتقدست نمی‌توان گفت اگر برای کودک آزاری اشد مجازات را در نظر بگیریم، این «پدیده شوم» متوقف خواهد شد: «کار آموزشی و فرهنگی هم باید انجام بشود. قوانین طلاق باید اصلاح بشود، باید آن قدر از زنان سرپرست خانوار حمایت بشود که زن از طلاق نترسد و به هر قیمتی زندگی با همسرش را تحمل نکند.

چه حمایتی از زن می‌شود که بیاید آزادانه اعلام بکند که خودش و فرزندش مورد آزار قرار می‌گیرند؟ از آن سو آیا برای پدری که از روی نا‌آگاهی دست به خشونت علیه کودکش می‌زند و یا رفتار پدر و مادر خودش را تکرار می‌کند، کلاس‌های آموزشی برگزار می‌شود؟ آیا خانواده را روان‌درمانی می‌کنند؟ به جد معتقدم نقشی که قوانین حمایتی در کاهش پدیده کودک‌آزاری دارد، قوانین بازدارنده ندارد.»

کار‌شناسان بسیاری معتقدند مجازات‌ها به تنهایی کافی و بازدارنده نیستند. در عین حال نهاد‌ها و سازمان‌های حمایتی نیز آنقدر ظرفیت ندارند که تمام کودکان قربانی کود‌ک‌آزاری را تحت پوشش قرار دهند.