یک کاربر در ایمیل خود به بهارنیوز نوشته است:
باسلام. من 28 سال دارم.متولد و پرورش یافته ی بعد از انقلاب.هر سال که بزرگتر شدم و شرایط کشور میگذرد شرمندگی پدرم را بیشتر میبینم. پدری که از انقلاببون سال57 بود و با حکومت قبلی مبارزه کرد و به جبهه‌ی جنگ رفت. شرمنده ی من است. من نه ماهواره دارم نه سایت خارجی و نه کانال های ضد انقلاب را دنبال می کنم. فقط رفتار و صحبت های مسئولین کشور را به دقت بررسی می کنم. امروز جلوی پدرم نشستم و صحبت کردم. بهشون گفتم. من بی اعتقاد شدم به حکومت کشورم به واسطه چیزهایی که تجربه کردم. دروغ‌هایی که شنیدم…{…………………..} من امروز تجربه کردم مجلس در راس امور نیست. چرا در انتخابات مجلس شرکت کنم؟؟ مجلسی که هیچ حقی ندارد حتی نمی‌تواند مستقلا یک قانون اجرا کند. اکثر نماینده های ملت مخالف افزایش قیمت بنزین بودند. چرا طرح های خود را از دستور خارج کردند؟؟ این مجلس در راس امور است؟ اینها نمایندگان ملت هستند؟ چرا حکومت ما تحمل اعتراض ندارد؟ میگویند آنهایی که به خیابانها آمدند آشوبگرند. درست. مگر دانشجوهایی که دیروز اعتراض کرده بودند هم آشوبگرند که بازداشت شدند؟؟؟ گفتم پدر الان می شود {…………………..} انتقاد کرد که چرا جلوی این طرح را نگرفتید؟ یا چرا به نماینده‌های مجلس اجازه تصمیم‌گیری را نمی‌دهند؟؟ چرا کشو اینقدر هزینه می‌دهد؟؟ ((حتی شما هم نمی‌توانید این جمله ای که گفتم را منتشر کنید!!!)))……… دو روز هست اینترنت را قطع کردند. چرا؟؟؟ مردم چه چیزی را نباید بفهمند؟؟ خیلی وقت هست مردم غریبه هستند.. زمانی که نیاز به رای هست.{…………………..}.. اما فقط برای رای دادن!!! بی اعتماد شدم.. ولی گفتم پدر شما نباید شرمنده باشید… سرتان را بالا بگیرید انهایی که باید شزمنده باشند.. شرمنده خواهند شد.
*توضیح اینکه جملاتی از این ایمیل به شکل {…………………..} توسط تحریریه سایت، حذف شده است.
