لحظه ی بی تو بودنم سالی ست
«جمشید پیمان»
ای قرار جهانِ پر آشوب، خوب دانی که بی قرار تواممرکز کهکشان عشقی تو، منِ سر گشته، در مدار توام لحظه ی بی تو بودنم سالی ست، لحظه ها را چگونه بشمارم؟در همه سال های جان فرسا، لحظه لحظه،به انتظار توام بی تو هرگز غزل،غزل نشود، شاعران در به درادامه